در کمالگرایی افراد خود را با استانداردهایی بالا و گاه غیرممکن میبینند و همیشه فکر میکنند کاری که انجام میدهند هرگز به اندازه کافی خوب نیست.
برخی افراد به اشتباه معتقدند که کمالگرایی یک محرک خوب است، اما اینطور نیست.
کمالگرایی میتواند شما را برای همیشه از زندگی خود ناراضی نگه دارد که ممکن است منجر به افسردگی، اضطراب، اختلالات گوارشی و آسیب به خودتان شود. همچنین میتواند تلاش شما را برای موفقیت متوقف کند و حتی کیفیت زندگی شما را مختل کرده، بر روابط شخصی، تحصیلات یا کار شما تأثیر بگذارد.
کمالگرایی میتواند بر جوانان و همچنین بزرگسالان تأثیر بگذارد. موفقیت کودکان و نوجوانان در انجام تکالیف مدرسه و همچنین فعالیتهایی مانند ورزش، باشگاه، خدمات اجتماعی و مشاغل میتواند به وسواس در موفقیت و در نهایت کمالطلبی منجر شود.
انواع مختلف کمالگرایی چیست؟
کمالگرایی خود را در سه حوزه مختلف نشان میدهد:
- «کمالگرایی خودمحور» که تحمیل یک میل غیرواقعی برای کامل بودن خود است؛
- «کمالگرایی دیگرگرا» که به معنای تحمیل معیارهای غیرواقعی کمالگرایانه بر دیگران است.
- «کمالگرایی تجویز شده اجتماعی» شامل انتظارات غیر واقعی از دیگران است.
علائم کمالگرایی چیست؟
کمالگراها انتظارات غیرواقعی بالایی از خود و دیگران دارند. آنها سریع عیبجویی میکنند و بیش از حد از اشتباهات انتقاد میکنند. همچنین تمایل دارند یک پروژه را به دلیل ترس از شکست به تعویق بیندازند.
آنها از تعارف شانه خالی میکنند و فراموش میکنند که موفقیت خود را جشن بگیرند. در عوض، برای تأیید شدن به افراد خاصی در زندگی خود نگاه میکنند.
میل به موفقیت امری طبیعی است که در همه افراد وجود دارد، اما میل غیرمنطقی برای همیشه کامل و بهترین بودن میتواند مشکلاتی ایجاد کند. از علائم کمالگرایی میتوان به این موارد اشاره کرد:
* حس می کنید که همه تلاشهایتان شکست خواهد خورد.
* همیشه کار را به تعویق میاندازید و اغلب در برابر شروع یک کار مقاومت میکنید؛ زیرا میترسید نتوانید آن را به طور کامل انجام دهید.
* در روابط شخصی و حرفهای خود بسیار کنترلکننده هستید.
* درباره قوانین، فهرستها و کار وسواس دارید.
چه چیزی موجب کمالگرایی میشود؟
افراد کمالگرا بر این باورند که فقط به خاطر آنچه به دست میآورند یا کاری که برای دیگران انجام میدهند ارزشمند هستند.
کمالگرایی در درجه اول در اثر فشارهای درونی، مانند میل به اجتناب از شکست یا قضاوت، ایجاد میشود. احتمالاً یک مؤلفه اجتماعی نیز وجود دارد؛ زیرا تمایلات کمالگرایی در بین جوانان در 30 سال گذشته، صرفنظر از جنسیت یا فرهنگ، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. احتمال میرود که رقابت علمی و حرفهای همراه با حضور فراگیر رسانههای اجتماعی و مقایسههای اجتماعیِ مضری که برمیانگیزد، در این امر نقش داشته باشد.
کمالگرایی مثبت
بین تلاش برای تعالی و کمالطلبی تفاوت وجود دارد. کمالگرایان سازگار یا مثبت اهداف بلندی را تعیین میکنند، استانداردهای بالایی دارند و بیوقفه برای موفقیت خود میکوشند و دستاوردگرا هستند. در حالی که کمالگرایان ناسازگار شکستگرا هستند. کمالگرایان تطبیقی تمایل به رشد دارند، از به چالش کشیدن لذت میبرند و به خوبی مشکل را حل میکنند. تمایلات کمالگرایانه آنها یک نقطه قوت است، نه ضعف.
خطرات کمالگرایی منفی
کمالگرایی زندگی را به یک گزارش بیپایان در مورد دستاوردها تبدیل میکند.
وقتی کمالگرایی در شما اندک و سالم باشد، میتواند موجب انگیزه برای شما باشد تا بر ناملایمات غلبه کنید و میتواند شما را برای رسیدن به اهداف و موفقیت سوق دهد؛ اما وقتی کمالگرایی شدید و ناسالم باشد، میتواند مسیری سریع برای حال بد و ناراحتی و افسردگی باشد.
تلاش برای کمال و بهترین بودن میتواند به نتایجی منفی همچون اهمالکاری، تمایل به اجتناب از چالشها، تفکر سفت و سخت، مقایسههای سمی و کمبود خلاقیت منجر شود. کمالگرایی ناسازگار اغلب ناشی از ترس از شکست، احساس بیلیاقتی، عزت نفس پایین و تجربیات نامطلوب دوران کودکی است و معمولاً با افسردگی، اضطراب، اختلال وسواس فکری ـ اجباری، اختلالات خوردن و حتی انگیزه خودکشی همراه است.
ارتباط بین کمالگرایی و بیماریهای جدی تعجبآور نیست، زیرا کمالگرایی مزمن میتواند پیشزمینه استرس مزمن باشد. زندگی با صدای خشن درونی و کمالگرایی شدید آسان نیست. افراد کمالگرا اغلب یک گفتوگوی درونی خشن دارند که در آن «منتقد درونی» آنان دائماً به آنان گوشزد میکند که به اندازه کافی خوب نیستند و مهم نیست که چه کاری انجام میدهند یا چقدر تلاش میکنند.
کمالگرایی چگونه درمان میشود؟
ممکن است در اثر کمالگرایی سعی کنید مشکلات شخصی خود را پنهان کنید که میتواند درمان را سختتر کند. اگر کمالگرایی در توانایی شما برای داشتن یک زندگی شاد اختلال ایجاد میکند باید با پزشک یا متخصص سلامت روان صحبت کنید.
روشهایی مانند درمانِ شناختی ـ رفتاری میتوانند به شما کمک کنند که روشهای جدیدی برای تفکر در مورد اهداف و دستاوردهای خود بیاموزید. یک تراپیست میتواند برای پذیرش موارد به شما کمک کند یا واکنشتان به بازخوردهای منفی را کاهش دهد.
کنار گذاشتن طرز فکر قضاوت و مقایسه بدون پایبندی به یک ایدئالِ کاملِ غیرممکن میتواند به شما کمک کند. تمرین ذهن آگاهی نیز میتواند موثر باشد، اما نکته کلیدی این است که بدانید تلاش کردن، حتی اگر کامل نباشد، ارزشمند است.
طبق مطالعات، دوست داشتن خود و مهربانی با خود به طور مداوم نیز میتواند میزان کمالگرایی را کاهش دهد.
همچنین برای کنترل و کاهش کمالگرایی میتوانید از موارد زیر کمک بگیرید:
* اهداف واقعبینانه و در دسترس تعیین کنید.
* کارهای سخت را در چند مرحله کوچک انجام دهید.
* بر یک کار یا فعالیت در یک زمان متمرکز شوید.
* بپذیرید که همه اشتباه میکنند.
* باور داشته باشید که بیشترِ اشتباهات فرصتهای یادگیری را ایجاد میکنند.
* واقعبین باشید تا با ترس از شکست در مورد نتایج احتمالی مقابله کنید.
علاوه بر این، برای کنترل و کم کردن کمالگرایی خود میتوانید با یک متخصص و روانشناس صحبت کنید تا درمان یا استراتژی های دیگری را برای مدیریت کمالگرایی به شما توصیه کند.