شاید این سؤال برای شما هم پیش آمده باشد که چرا زندگی همیشه پیچیدهتر میشود. در این مطلب به بررسی یک نظریه از کتاب عادتهای اتمی، پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز میپردازیم. نویسنده این کتاب جیمز کلی است که در مورد عادات، تصمیمگیری و بهبود مستمر مینویسد.
طبق قانونی بهنام مورفی، هر خطای ممکن رخ خواهد داد. این جمله به این معنا است که همیشه همه چیز در بدترین و نامناسبترین زمان باعث ایجاد مشکل و لنگ گذاشتن کارها میشوند. طبق قانون مورفی، اگر فردی فرصت انجام کاری داشته باشد که احتمال خطا در آن کار وجود دارد، بدون شک او آن را بهنحوی انجام خواهد داد که اشتباه شود. معمولاً وقتی افراد مدام بدشانسی میآورند، گرفتار قانون مورفی شدهاند.
قانون مورفی به تمایل آزاردهنده زندگی برای ایجاد مشکل و سخت کردن کارها اشاره دارد. به نظر میرسد مشکلات بهطور طبیعی خودبهخود ایجاد میشوند، در حالیکه راهحلها همیشه به توجه، انرژی و تلاش نیاز دارند. همچنین ظاهراً زندگی هرگز به میل و طبق خواسته ما پیش نمیرود. در هر صورت، زندگی ما بهجای اینکه ساده و ساختارمند باقی بماند، بهتدریج پیچیدهتر و بینظمتر میشود. با خواندن این مطلب میتوان متوجه علت پیچیده شدن زندگی شد و مشکلات را راحتتر درک کرد.
علت پیچیده شدن زندگی چیست؟
قانون مورفی فقط یکضربالمثل رایج در بین مردم است، اما این قانون به یکی از نیروهای بزرگ جهان بهنام آنتروپی مرتبط است. قدرت نفوذ این نیرو بهقدری برای نحوه کار جهان اساسی است که تقریباً در هر کاری که دنبال میکنیم تأثیر دارد. این نیرو بسیاری از مشکلاتی که با آن روبهروییم را هدایت میکند و منجر به بینظمی میشود. این تنها نیرویی است که بر زندگی همه حاکم است. آنتروپی میتواند همانی باشد که قانون مورفی بیان میکند و علت پیچیده شدن زندگی به آن مرتبط باشد. آنتروپی بینظمی و آشفتگی یا قطعی نبودن یک سیستم را بیان میکند.
قانون مورفی
آنتروپی چیست و چرا مهم است؟
برای آنکه دقیقتر بدانید آنتروپی چیست، تصور کنید که تعدادی از قطعات پازل را برمیدارید و آنها را روی یک میز میاندازید. در تئوری آنتروپی این امکان وجود دارد که قطعات بهطور کامل در جای خود قرار گیرند و وقتی آنها را از جعبه بیرون میریزید، یک پازل کامل ایجاد کنند، اما در واقعیت، هرگز این اتفاق نمیافتد و احتمالات بسیار مخالف این قانون است. طبق احتمالات، برای ایجاد یک پازل کامل، هر قطعه باید در نقطه مناسب بیفتد. تنها یک حالت ممکن وجود دارد که در آن هر قطعه مرتب باشد، اما تعداد تقریباً نامتناهی حالت وجود دارد که قطعات در آن بینظم هستند. از نظر ریاضی، یک نتیجه منظم بسیار بعید است که بهطور تصادفی اتفاق بیفتد.
به زبان سادهتر، اگر شما یک قلعه شنی در ساحل بسازید و چند روز بعد برگردید، دیگر آنجا نخواهد بود. تنها یک ترکیب از ذرات شن وجود دارد که به قلعه شنی شما شبیه است. در همین حال، تعداد تقریباً بینهایت از ترکیبها وجود دارد که شبیه آن نیستند.
بهصورت تئوری این امکان وجود دارد که باد و امواج ماسه را به اطراف بچرخانند و شکل قلعه شنی شما را ایجاد کنند، اما در عمل هرگز این اتفاق نمیافتد. احتمال اینکه شن و ماسه بهصورت تودهای تصادفی پراکنده شوند بیشتر است.
مثالهای سادهای که زده شد نشاندهنده جوهر و ذات آنتروپی است. آنتروپی معیار بینظمی است و همیشه تنوعهای بینظمتر از تغییرات منظم وجود دارد. بینظمی آنتروپی ممکن است علت پیچیده شدن زندگی افراد باشد.
قانون آنتروپی
چرا آنتروپی در زندگی شما مهم و تأثیرگذار است؟
در بالا بهصورت مفید و مختصر توضیح داده شد که آنتروپی چیست و با ذکر مثالهایی تأثیر آن بیان شد. حالا میخواهیم بدانیم چرا آنتروپی مهم است و چگونه میتواند در زندگی شما تأثیر بگذارد و حتی علت پیچیده شدن زندگی باشد.
نکتهای که در مورد آنتروپی اهمیت بسیاری دارد این است که همیشه در طول زمان افزایش پیدا میکند.
از دست دادن نظم در همهچیز یک تمایل طبیعی است و به همین دلیل اتفاقات زندگی هم بر پایه بینظمی پیش میروند. هر چیزی اگر به حال خود رها شود، ساختار خود را از دست میدهد. قلعههای شنی از بین میروند، علفهای هرز باغها زیاد میشوند، خرابههای باستانی فرو میریزند، ماشینها و آهنآلات بهمرور شروع به زنگ میزنند، با گذشت زمان حتی کوهها فرسایش مییابند. پیر شدن انسانها هم بهمرور زمان ناشی از این فرآیند است. اینکه همهچیز سازماندهی و نظم کمی دارد یک روند اجتنابناپذیر است.
اینکه بینظمی زندگی یک روند اجتنابناپذیر است، بهعنوان قانون دوم ترمودینامیک شناخته میشود. این قانون یکی از مفاهیم اساسی شیمی و یکی از قوانین اساسی جهان ما است. طبق قانون دوم ترمودینامیک، آنتروپیِ یک سیستم بسته هرگز کاهش نمییابد؛ به همین دلیل گفته میشود که آنتروپی همیشه در طول زمان افزایش پیدا میکند.
آرتور ادینگتون، اخترفیزیکدان انگلیسی و استاد دانشگاه کمبریج، میگوید: «به نظر من، این قانون که آنتروپی همیشه در حال افزایش است، جایگاه بالایی در میان قوانین طبیعت دارد»؛ البته تجربیگرایی گاهی کارهایی را به هم میزند و امکان دارد مشاهدات با این قانون تناقض پیدا کند.
قانون آنتروپی و تمایل به بینظمی در این قانون
در درازمدت، هیچچیز از قانون دوم ترمودینامیک فرار نمیکند و نخواهد کرد؛ این قانون شامل همهچیز، حتی زندگی، میشود. نیروی آنتروپی سرسخت و پیگیر است، به این معنا که همهچیز پوسیده میشود و به زوال میرود و اختلال و بینظمی همیشه افزایش مییابد.
بدون تلاش، زندگی تمایل به از دست دادن نظم دارد
اگر در زندگی برای چیزی تلاش نکنید، طبق قانون آنتروپی که در بالا توضیح دادیم، زندگی شما نظم نخواهد داشت؛ زیرا زندگی بهطور طبیعی به از دست دادن نظم میل دارد.
اما قبل از اینکه ناامید و افسرده شوید، بهتر است بدانید که شما میتوانید در برابر کشش آنتروپی مبارزه کنید. به این معنا که اگر مبارزه را یاد بگیرید، میتوانید یک پازل پراکنده را حل کنید، علفهای هرز باغ خود را از بین ببرید، اتاق نامرتب را تمیز کنید. شما میتوانید افراد را در یک تیم منسجم سازماندهی کنید.
شما باید برای ایجاد ثبات، ساختار و سادگی در زندگی خود انرژی زیادی صرف کنید؛ زیرا جهان بهطور طبیعی بهسمت بینظمی میرود. روابط موفق نیاز به مراقبت و توجه دارند، خانههای مرتب نیاز به تمیز کردن و نگهداری دارند و تیمهای موفق نیازمند ارتباط و همکاری دارند. بدون تلاش، همهچیز از بین میرود. پس اگر میخواهید چیزی را در زندگی خود حفظ بکنید و نگذارید دچار بینظمی شود، باید حتماً انرژی بگذارید و تلاش کنید. با تلاش کردن میتوانید از خود و زندگی خود و چیزهایی که دوست دارید در برابر بینظمی آنتروپی محافظت کنید.
این دیدگاه که بینظمی و اختلال در طول زمان بهصورت طبیعی افزایش مییابد و ما میتوانیم با صرف انرژی با این تمایل مقابله کنیم، هدف اصلی زندگی را آشکار میکند. ما باید تلاش کنیم انواع مفیدی از نظم ایجاد کنیم که به اندازه کافی انعطافپذیر باشند تا در برابر کشش بیامان آنتروپی مقاومت کنند.
استیون آرتور پینکر، زبانشناس، روانشناس تجربی، دانشمند علوم شناختی کانادایی-آمریکایی و نویسنده کتابهای علمی در این باره معتقد است که هدف نهایی زندگی و ذهن و تلاش انسان بهکارگیری انرژی و اطلاعات برای مقابله با جزر و مد آنتروپی و ایجاد پناهگاههای نظم سودمند است.
حفظ سازمان در مواجهه با هرج و مرج آسان نیست. به قول ایوان شوینارد، بنیانگذار پاتاگونیا، «سختترین کار در جهان ساده کردن زندگی است؛ زیرا همهچیز شما را بهسمت پیچیدهتر شدن میکشاند». از این صحبت میتوان فهمید علت پیچیده شدن زندگی چیست. همانطور که دانستیم، آنتروپی نیرویی است که همیشه خودبهخود افزایش مییابد. تنها راه برای نظم دادن دوباره به زندگی و هر چیز دیگری افزودن انرژی است. ایجاد و حفظ نظم نیاز به تلاش دارد و شما با صرف انرژی و تلاش میتوانید انرژی لازم را برای نظم دادن و سازماندهی دوباره به چیزی که میخواهید بیفزایید.
نقش آنتروپی در زندگی روزمره
علت پیچیده شدن زندگی، تأثیر آنتروپی در زندگی روزمره است. آنتروپی به توضیح بسیاری از اسرار و تجربیات زندگی روزمره کمک میکند.
برای درک بهتر تأثیر آنتروپی بر زندگی روزمره، بدن انسان را در نظر بگیرید. مجموعه اتمهایی که بدن شما را میسازند، میتوانند به روشهای تقریباً نامتناهی مرتب شوند و تقریباً همه آنها به هیچ شکلی از زندگی منتهی نمیشوند. از نظر ریاضی، شانسهای بسیار زیادی وجود دارد که مخالف حضور شماست. شما یک ترکیب بسیار بعید از اتم هستید و با این حال، اینجایید؛ واقعاً قابلتوجه است. در جهانی که آنتروپی بر زندگی روزمره حاکم است، حضور زندگی با چنین سازمان، ساختار و ثباتی خیرهکننده است. در ادامه قصد داریم به بعضی از تأثیرات آنتروپی بر زندگی روزمره اشاره کنیم.
چرا هنر زیبا است؟
حتی زیبایی هنر را میتوان با توجه به آنتروپی توضیح داد و گفت چرا هنر زیبا است. آنتروپی توضیح خوبی ارائه میدهد که چرا هنر از نظر زیباییشناختی بسیار دلپذیر است. هنرمندان شکلی از نظم و تقارن را ایجاد میکنند که به احتمال زیاد، جهان هرگز بهتنهایی ایجاد نمیکند. در طرح بزرگ امکان، این نظم و تقارن بسیار نادر است و تعداد ترکیبهای زیبا بهمراتب در تعداد کل ترکیب کمتر است. به همین ترتیب، دیدن یک چهره متقارن زمانی که راهها و احتمالهای زیادی برای نامتقارن شدن صورت وجود دارد، نادر و زیبا است. در دنیای بینظمی، زیبایی نادر و بعید است و این به ما دلیل خوبی برای محافظت از هنر میدهد. بهطور کلی هنر به ما زیبایی و نظمی را نشان میدهد که در زندگی روزمره، با توجه به آنتروپی و میل طبیعی هر چیزی به بینظمی، شانس دیدن آن کم است.
چرا ازدواج سخت است؟
یکی از سطرهای مشهور آغازین ادبیات از اثر آنا کارنینا، نوشته لئو تولستوی، میآید. او در این اثر زیبا و مشهور مینویسد: «خانوادههای خوشبخت همه شبیه هم هستند، اما هر خانواده بدبخت، بدبختی خود را دارد». راههای زیادی برای شکست ازدواج وجود دارد، مثل استرسهای مالی، مسائل مربوط به والدین، همسرانی با مشکل روانی، تضاد در ارزشهای اصلی، بیاعتمادی و خیانت.
نقص در هر یک از این زمینهها میتواند بنیان خانواده را ویران کند و از بین ببرد، با این حال برای داشتن ازدواجی موفق و خانوادهای شاد به درجاتی از موفقیت در هر زمینه اصلی نیاز دارید. بنابراین همه خانوادههای شاد شبیه هم هستند، زیرا همه آنها ساختار مشابهی دارند. اختلال و بینظمی به روشهای مختلف اتفاق میافتد، اما نظم فقط در چند راه ایجاد میشود که برای داشتن و حفظ نظم و جلوگیری از ایجاد اختلال در زندگی باید تلاش کرد این راهها را پیدا کرد و شناخت. پیچیده شدن زندگی به همین اصل مربوط است که زندگی میتواند از طریق راههای مختلف سختتر و پیچیدهتر شود، زیرا ذات طبیعیِ آن است؛ البته با شناخت راههایی میتوان از پیچیدهتر شدن آن جلوگیری کرد.
شکوفا نشدن استعدادها در زندگی
همه انسانها، از جمله شما، ترکیبی از استعدادها، مهارتها و علایق خاص خود را دارید، اما همچنان در جامعه و فرهنگ بزرگتری زندگی میکنید که با در نظر گرفتن تواناییهای خاص شما طراحی نشده است. با توجه به آنچه از آنتروپی میدانیم، به نظر شما چه شانسی وجود دارد که محیطی که اتفاقی در آن رشد میکنید، بهترین محیط برای بروز و پرورش استعدادهای شما باشد؟
با توجه به تأثیر آنتروپی در زندگی روزمره انسانها، خیلی بعید است که زندگی موقعیتی را به شما ارائه دهد که کاملاً با نقاط قوت شما مطابقت داشته باشد. از بین تمام سناریوهای احتمالی که ممکن است با آنها روبهرو شوید، به احتمال زیاد با سناریوهایی روبهرو خواهید شد که استعدادهای شما را برآورده نمیکند.
زیستشناسان تکاملی از اصطلاحی بهنام «شرایط عدم تطابق» استفاده میکنند. این اصطلاح برای توصیف زمانی است که یک موجود زنده با شرایطی مواجه است که برایش مناسب نیست. با توجه به اینکه احتمال حضور هر شخص در شرایط نامناسب بسیار زیاد است، شاید شما هم در شرایط نامتناسبی هستید؛ این موضوع میتواند علت پیچیده شدن زندگی را توضیح دهد. هرکسی به احتمال زیاد در زندگی خود با شرایط ناهماهنگی مواجه خواهد شد یا حداقل زندگی او بهینه و مطلوب نخواهد بود.
شاید شما در فرهنگ مناسب و مطابق با علایق خود بزرگ نشدهاید، شاید در معرض موضوع یا ورزش اشتباهی قرار گرفتهاید، شاید در زمان اشتباهی در تاریخ متولد شدهاید. در نتیجه این احتمال بسیار بیشتر است که شما در شرایطی ناهماهنگ باشید تا در شرایطی که بهخوبی با شما تطابق داشته باشد. با توجه به این نکته بدیهی است که وقتی در شرایط نامتناسب هستید، موفقیت، مفید بودن و برنده شدن دشوارتر است. این موضوع میتواند زندگی را پیچیدهتر کند.
با دانستن این موضوع، شما برای داشتن سبک زندگی ایدئال خود، باید طراحی آن را به عهده بگیرید. باید یک شرط عدم تطابق را به یک شرط خوب تبدیل کنید. زندگی مطلوب را کسی کشف نکرده است، بلکه باید آن را طراحی کرد.
اعمال شدن قانون مورفی در جهان
اجازه دهید در پایان به قانون مورفی بازگردیم: «هر خطای ممکن رخ خواهد داد».
قانون مورفی و اشتباهات در زندگی
آنتروپی بهخوبی توضیح میدهد که چرا قانون مورفی اینقدر در زندگی ظاهر میشود. راههای اشتباه پیش رفتن هر چیزی بیشتر از راههای درست انجام شدن آن است. مشکلات زندگی به این دلیل اتفاق نمیافتد که سیارات همتراز و مطابق نیستند یا به این دلیل که نیروی کیهانی علیه شما توطئه میکند، بلکه آنتروپی در کار است. همانطور که یکی از دانشمندان بیان کرد: «آنتروپی بهنوعی مانند قانون مورفی است که در کل جهان اعمال میشود».
تقصیر کسی نیست که زندگی مشکلاتی دارد، بلکه بسیار ساده است: این یک قانون احتمال است. با توجه به شانسهایی که علیه ما وجود دارد، آنچه مهم است این نیست که زندگی مشکلاتی دارد، بلکه این است که ما اصلاً میتوانیم آنها را حل کنیم یا خیر.
کلام آخر
شاید با خود فکر کنید چرا زندگی پیچیده شده است و بهدنبال یافتن علت پیچیده شدن زندگی باشید. ما در اینجا سؤال شما را پاسخ دادهایم. طبق قانون مورفی هر چیزی که امکان داشته باشد اشتباه شود، در نهایت اشتباه میشود و هر وقت شخصی بدشانسی زیادی بیاورد، این قانون شامل حال او شده است. نیروی آنتروپی به میل طبیعی به بینظمی در همه چیز اشاره میکند. با توجه به این بینظمیها دشوار است که بتوان در زندگی نظم و ساختار را حفظ کرد، ولی نشدنی نیست و با تلاش میتوان جلوی تأثیر این نیرو را گرفت. در نهایت باید توجه کرد داشتن مشکل در زندگی امری اجتنابناپذیر است، ولی حلنشدنی نیست.