خلاصه نویسی دانش پژوه محترم آقای محمد صالحی بابادی:

جلسه دوم: کارکرد حدیث – استاد مهدی مهریزی

این جلسه دربارۀ کارکرد و ظرفیّت احادیث است؛ یعنی چه استفاده‌ها و بهره‌هایی از حدیث می‌توانیم داشته باشیم یا اینکه حدیث چه ظرفیّت‌هایی دارد که کارکردهایش را گسترده می‌کند.

مقدّمۀ اوّل: بخش زیادی از میراث اسلامی را احادیث تشکیل می‌دهد. چیزی در حدود ۱۵۰ جلد حدیث و روایت داریم (مجموع احادیث شیعه)؛ مثلاً بحار ۱۱۰ جلد است و وسائل ۳۰ جلد و مستدرک هم ۲۰ جلد. تکرار این روایات اندک است. مجموع روایات تفسیری در تفسیر نورالثقلین و برهان هم ۵ جلد. حتّی اگر نصف این‌ها هم تکرار باشد، می‌شود حدود ۹۰ جلد. از نظر عدد، حدود ۱۰۰ هزار حدیث در مجموع این کتاب‌ها هست.

مقدّمۀ دوم: در مواجهه با احادیث در میان مسلمانان به طور عام و میان شیعیان به طور خاص، سه نگاه وجود دارد:

الف. بسیار مثبت: همۀ آنچه در کتاب‌های روایی جمع شده، باید مورد استفاده قرار گیرد.

ب. بسیار منفی: می‌خواهد همۀ روایات را کنار بگذارد، با استدلال به جعل و وضع و مشکلات کتاب و حفظ کردن و نقل به معنا و تصحیف‌ها و تحریف‌های لفظی و … . این نگاه منجر به قرآن‌بسندگی است و در میان اهل تسنّن بیشتر وجود دارد.

ج. نگاه میانه به حدیث: نگاه معتدل، که می‌ٰگوید آسیب‌ها و آفت‌ها وجود دارد؛ ولی این باعث نمی‌شود همۀ مجموعه را کنار بگذاریم، بلکه باید به سراغ رفع آسیب رفت.

با تکیه بر مقدّمه‌هایی که گفتیم، می‌گوییم: باید نگاهمان را به مسئله باز کنیم. به نظر ما، سه نگاه و ظرفیّت می‌توان به حدیث داشت، که بهرۀ کلان را در حدیث نشان می‌دهد:

الف. نگاه قدسی: نگاه رائج به حدیث؛ یعنی برای استفاده دربارۀ برنامه‌های دینی، از حدیث استفاده می‌کنیم در کنار قرآن و دیگر منابع دینی‌ای که وجود دارند.

ب. نگاه میراثی: یعنی حدیث را به عنوان میراث مسلمانان استفاده کنیم؛ مثل اینکه باستان‌شناسان به سراغ سکه‌های قدیمی و ابزار قدیمی می‌روند تا با استفاده از آن‌ها، اتّفاقات و وقایع گذشته را کشف کنند. در این نگاه، دنبال همچو استفاده‌ای از حدیث هستیم.

ج. نگاه تمدّنی: یعنی حدیث در شکل‌گیری یا توسعۀ علوم اسلامی کارآمد بوده و نقش داشته. در بخشی از علوم اسلامی، حدیث نقش مستقیم دارد (مثل علم رجال) و در بعضی علوم، بخش زیادی از آن علم، مرهون علم رجال است (مثل علم فقه).

شرح سه کارکرد پیش‌گفته

کارکرد تمدّنی حدیث: در بعضی از علوم، حدیث نقش تأسیسی دارد و در بعضیْ نقش توسعه‌ای. در جلسات بعدی، این کارکرد را بیشتر توضیح خواهیم داد إن‌شاءاللّٰه.

کارکرد میراثی حدیث: یعنی حدیث منبعی برای تاریخ تحوّلات فکر و رفتار و وضعیّت سیاسی-اجتماعی مسلمانان است و می‌خواهیم چنین از آن استفاده کنیم؛ مانند آنکه از روایات تفسیری کتاب نورالثقلین استفاده شود. طبق این کتاب، تا زمان امام صادق، روایات تفسیری ۳۰۰ عدد بوده و در زمان امام صادق(ع) پنج هزار حدیث شده و بعداً هم رو به کاهش رفت. همین پدیده قابل مطالعه است و می‌توان دربارۀ آن فکر کرد. می‌توان این سؤال را طرح کرد که قبل از امام صادق، مسلمانان چگونه از قرآن استفاده می‌کرده‌اند؟ می‌توان از این استفاده کرد که می‌توان قرآن را بدون احادیث هم تفسیر کرد. مثال دیگر: احادیث عقل حدود ۴۰۰ روایت است که در دو دورۀ تاریخی زیاد شده اند: دورۀ امیرالمؤمنین و دورۀ امام کاظم(ع). این نشان می‌دهد که در این دو دوره، مباحث عقلی زیاد شده. مثال سوم: روایت‌های زهد در زمان امیرالمؤمنین بسیار هستند و در زمان امام صادق(ع) روایت وارد شده که زهد به معنای این نیست که تو مالک چیزی نباشی، بلکه به معنای این است که مالْ مالکِ شما نباشد. از این تفاوت می‌توان استفاده کرد که در زمان قدیم، وضع اقتصادی مسلمانان ضعیف‌تر بود و در زمان امام صادق(ع) تحوّل پیدا کرد. همچنین حدیثی که دربارۀ استفادۀ امام از لباس رنگی مورد علاقۀ همسرش بود. مثال چهارم: روایت ضرب زنان با چوب مسواک، که نشان می‌دهد برای بعضی‌ها این مسئله سؤال و چالش بوده.

با استفاده از احادیث، می‌توان تاریخ فکر و تحوّلات فکری را فهمید. متأسّفانه این کار صورت نگرفته. وضعیّت سیاسی را نیز می‌توان با نگاه به این احادیث فهمید.

مثال بعدی: به روش تفسیری قرآن به قرآن، چنین اشکال شده که تکلیف روایات تفسیری چه می‌شود؟ در این سؤال، به این نکته دقّت نشده که روایاتْ کارکردهای دیگری نیز شده.

البته کارکرد میراثی، نیاز به تدوین روش دارد و تنها یک کتاب از آقای قرضاوی دیده‌ام به نام أثر السنّة في المعرفة و الحضارة؛ ولی بخش تاریخی و تحوّلات تاریخی و استفادۀ تاریخی از حدیث، کمتر استفاده شده.

کارکرد قدسی احادیث: یعنی گرفتن برنامه از احادیث. بخشی از این روایات، مستقل هستند؛ یعنی وارد موضوعات و مسائل مستقل دینی شده‌اند؛ مثل روایات اخلاقی و موعظه. در مسائل اعتقادی، روایات مختلفی وجود دارد. بخش زیادی از روایات، مسائل فقهی مستقل هستند. مراد از مستقل، احادیثی هستند که ناظر به قرآن نیستند. از نظر محتوایی، می‌توان احادیث این دسته را به شش بخش تقسیم کرد:

۱. روایاتی که به مسائل اعتقادی پرداخته؛ مثل روایات توحیدی و قیامت و نبوّت و … مثل کتب التوحید صدوق و … .

۲. روایت‌هایی که به مسائل تکوینی پرداخته؛ مثل کوه‌ها و زمین و فرشتگان و جن و … .

۳. روایت‌های اخلاقی؛ مثل مشکاة الأنوار و … .

۴. روایت‌های آداب و رسوم؛ مثل توصیه دربارۀ دید و بازدید و نحوۀ راه رفتن و … ؛ مثل کتاب حلیة المتّقین یا سنن النّبيّ. البته بعضی از این روایات ممکن است زمان‌مند باشد و مختص به فرهنگ قدیم؛ ولی بعضی‌ها هم نه (مثل توصیه به دو زانو نشستن و این‌ها). مثال برای آنجا که مختص به فرهنگ گذشته بوده: توصیه به لیسیدن انگشت. این توصیه از آن رو بوده که در گذشته، با دست غذا می‌خوردند. امروزه، با قاشق و چنگال غذا خورده می‌شود و موضوعی برای توصیۀ پیش‌گفته وجود ندارد، مگر آنکه گفته شود می‌توان آن را دربارۀ قاشق هم چنین پیاده کرد که خوب است قاشق را نیز تمیز از دهان خویش خارج کنیم تا کسانِ دیگر با دیدن آن، حالشان بد نشود.

۵. روایت‌های فقهی؛ از روایت‌های طهارت تا حدود و دیات و قصاص.

۶. روایت‌های سیره و تاریخ: بیان‌گر رفتار افراد معصوم یا غیرمعصوم.

بخش زیادی از این روایات، مستقل هستند و ناظر به قرآن به‌شمار نمی‌آیند. در اینجا باید اعتباریابی حدیث استفاده شود تا به صدور حدیث اطمینان پیدا شود. این اطمینان ممکن است با سند پیدا شود، یا با محتوا.

بخش دیگری از این روایات، ناظر به قرآن هستند؛ یعنی روایت‌های تفسیری هستند. این روایات، خود بر چند گونه‌اند. این تحقیق دربارۀ کتاب تفسیر نورالثقلین است

همۀ روایت‌ها: سیزده هزار و ششصد و پنجاه و سه روایت (۱۳۶۵۳)

اقسام روایات تفسیری:

۱. علوم قرآنی

۲. شأن نزول

۳. تفسیر لفظ

۴. بی‌ارتباط؛ یعنی مثلاً دربارۀ تقوا است. به مناسبت آیه ذکر شده؛ ولی دربارۀ خود آیه نیست.

۵. ذکر مصداق

۶. بطون آیات

بعضی از این روایات که دربارۀ قرآن هستند، نحوۀ تفسیر قرآن آموزش داده شده (مثل روایت «لمکان الباء») یا دربارۀ نحوۀ اجرای قوانین شریعت. بعضی از این روایات، دربارۀ توضیحات و جزئیّات آیات قرآن است، که در خودِ قرآن ذکر نشده؛ مثل توضیح دربارۀ معاد یا دربارۀ فلان پیامبر.

آخرین بحث

روایاتی که ناظر به قرآن هستند، چه وضعیّتی دارند؟ بحثی دربارۀ این احادیث وجود دارد:

۱. قرآن را بدون این روایات نمی‌توان فهمید. نظریّۀ اخباری‌ها است. افراطی‌های این دسته می‌گویند که نمی‌توان حتی «قل هو اللّٰه أحد» را بدون قرآن فهیمد.

۲. قرآن مستقلاً می‌تواند بیان داشته باشد. نظریّۀ علّامۀ طباطبایی است و روش تفسیر قرآن به قرآن را استفاده می‌کنند. وی می‌گوید لایۀ ظاهری قرآن را می‌توان بدون حدیث فهمید و با نگاه به خودِ قرآن فهمید؛ ولی لایه‌های باطنی نه. دلیل اینکه ظاهر را می‌توان بدون حدیث فهمید، این است که قرآن متن فصیح و بلیغ است؛ یعنی: گویا (فصیح) و زمان‌سنج (بلیغ).

۳. بعضی از آیات را بدون حدیث می‌تواند فهمید و بعضی را می‌توان. دیدگاه شیخ طوسی است؛ مثلاً آیات متشابه و حروف مقطّعه را بدون حدیث نمی‌توان فهمید.

به‌نظر می‌رسد نظریّۀ علّامۀ طباطبایی مختار باشد؛ ادلّه:

۱. فصاحت و بلاغت قرآن

۲. دعوت به تدبّر در قرآن

۳. تحدّی‌های قرآن

۴. بعضی از روایت‌ها که می‌گویند حدیث را بر قرآن عرضه کنید یا نقد افرای که می‌گویند قرآن مبهم است.

شاهدهایی که می‌توان به سخن علّامۀ طباطبایی اضافه کرد:

۱. از میان روایت‌های تفسیری، روایت‌هایی که موضوع و محمول را کرده‌اند، دو هزار از سیزده هزار است، که البته خیلی از آن هم توضیحات عمومی است که بدون حدیث می‌توان فهمید.

۲. واقعیّت تاریخی مسلمین، که تا زمان امام صادق، روایات تفسیری تنها ۳۰۰ حدیث هستند.

۳. مفسّرین در خیلی از آیات، به تحیّر نرسیده‌اند و واقعیّتِ تفاسیر، این است که خیلی به حدیث در همۀ آیات نیاز نیست؛ ولی در بعضی از آیات کمی کار مشکل می‌شود.

 

68 پاسخ

  1. با سلام و تشکر
    در مورد قسمتی از مطالب استاد انتقاد دارم
    ایشان فرمودند با بررسی تفاسیر مشاهده می‌شود همواره مفسران از تبیین آیات بازنمانده و حداقل احتمالاتی را بیان نموده اند که نیاز به دقت بیشتر دارند
    اما نظر من که فارغ التحصیل رشته علوم قرآن و حدیث هستم؛ مخالف ایشان است اتفاقا در اکثر موارد، حتی آیاتی که در نگاه اول ساده به نظر می رسند، وقتی به تفاسیر مراجعه می شود اختلاف آرا بسیار است، که چه بسا خود مفسر نظر نهایی نداده و یا با شک و تردید عقیده اش را بیان می کند!!!
    هر چه بیشتر تفاسیر را مطالعه کنیم، بیشتر نیاز به ائمه بعنوان معلم واقعی قرآن را حس خواهیم کرد.

  2. سللم علیکم طاعات و عبادات قبول درگاه حق
    طبق برنامه جلسه کارکرد حدیث باید چهارشنبه شب در این صفحه بارگذاری میشد. اما تدریس استاد ارائه نشده. آیا برنامه تغییر کرده است؟؟
    متشکر از زحمات دست اندرکاران و اساتید آکادمی حکمت.

  3. بنده متوجه شدم که باید درس اول تکمیل بشه و بعدا وارد درس دوم بشیم…بنده چندین بار کلیپ استاد ستایش (درس اول)رو نگاه کردم و یادداشت برداری کردم…چطور باید تکمیل کرد؟؟ منظور از تکمیل درس قبلی چیست؟ ممنون🌺

  4. دیدگاه علامه طباطبایی مانع از قبول نگاه سوم – میانه دیدن استفاده از احادیث – نمیشه. درسته؟ یعنی میشه هم به احادیث نگاه کرد برای فهم قرآن هم اینکه لایه ظاهری قرآن به خودش قابل فهم هست.

    1. پاسخ استاد مهریزی :

      سلام علیکم و رحمت الله

      تفاوتی که دیدگاه علامه طباطبایی با دیدگاه مشهور دارد ، این است که :

      دیدگاه مشهور:
      مشهور معتقدند برخی از آیات هست که ظاهرش هم بدون روایات قابل فهم نیست. ولی خیلی از روایات را با خودش می تونیم بفهمیم. ضمن اینکه روایات علاوه بر نقشی که در فهم ظاهر برخی از آیات دارد ، در مراحل بطن و بیان مصداق هم تاثیر دارد.

      دیدگاه علامه :
      در دیدگاه علامه ، ظواهر قرآن با کمک خودش قابل فهم است و نقش روایات در لایه های بعدی هست. ، در بیان بطن ، مصداق ، روش اجرا و قبیل آن . البته معنی این کلام این نیست که ما روایاتی نداریم که در مرحله ظاهر نقش دارد و معنی اش این نیست که اگر آن روایات نبود ، ما نمی فهمیدیم . مثلا ما روایت داریم که (( حوبا کبیرا ای اثما کبیرا )) . این روایت در مرحله ظاهر وارد شده . ولی اگر این روایت نبود ، به کتاب لغت که رجوع می کردیم ، (( حوب )) را به (( اثم )) معنا می کنند . حرف علامه این است . بنابراین علامه نمی خواهد روایات را از خاصیت بیندازد ، بلکه می خواهد هویت مرجعیت اصلی قرآن را حفظ کند . می خواهد بگوید این کتاب ، خودش با کمک خودش قابل فهم است . اگر این طور نباشد ، نمی تواند مرجع و معیار و شاخص باشد . چون حتی اگر بگوییم بعضی از آیات قرآن را هم نمی توانیم بدون حدیث بفهمیم ، آن وقت اشکالات بعدی مترتب می شود.

  5. سلام علیکم
    تشکر و سپاس از استاد گرامی
    بهره زیادی بردم
    اما در بحث تقسیم بندی وضعیت روایات مرتبط با قرآن
    و اثبات نظر علامه مباحث بسیار سریع بیان شد و برای مخاطب مکفی شاید نباشد
    با تشکر

  6. سلام علیکم.

    در این ماه شریف تنها کار و بزرگترین کاری که از دست بنده ساخته است دعا برای شما عزیزان است
    از بهترین برنامه ها و دوره هایی است که بنده استفاده می کنم
    محتوای عالی.
    بیان عالی.
    دوره عالی و قابل بهره بردن .
    ممنون.

  7. بسم الله النور
    سلام و دورود فراوان بر:
    استاد مهریزی عزیز
    – طرح درس،
    – بیان شیوا،
    – مباحث کاربردی،
    از ویژگیهای این جلسه است.
    ارادتمند: احمدرضا محمودیان

  8. سلام علیکم. تشکر و خدا قوت… نکته حائز اهمیت اینکه در کارکرد میراثی، میزان اعتبار احادیث اهمیت ندارد. بنابراین حتی اگر حدیثی موضوع و مجعول باشد، به هر حال می‌تواند وضعیت آن دوره تاریخی را نشان دهد.

    1. سلام‌علیکم به ذهن حقیر می‌رسد، چناچه اعتبار مطرح نباشد ما در مقدمات تحلیل دچار خطا هستیم و ماده‌ی نامناسب و فاسد وارد سیستم تحلیل خود کرده‌ایم! بنابراین به برداشت اشتباه از تاریخ می‌رسیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *