خلاصه نویسی دانش پژوه محترم آقای محمد صالحی بابادی:
جلسه ۸ : شناخت منابع حدیثی شیعی متأخر – استاد مهدی غلامعلی
در جلسۀ قبل به منابع حدیثی متقدّمِ شیعه پرداخته شد و در این جلسه، موضوع ما منابع حدیثی متأخّر شیعه است. معیار در تقدّم و تأخّر، نخستین بحثی است که باید آن را بررسی کرد.
از نظر لغوی، متقدّم یعنی آنکه قدیمی است و متأخّر یعنی پسینی. از نظر حدیثی، متقدّمین را قبل از قرن پنجم قمری دانستهاند و بعد از آن، دورۀ متأخّر بهشمار میآید. میتوان گفت که این دوره، به غایت طولانی است و میتوان آن را به تنهای به اعتبارهایی تقسیم کرد. این سخن صحیح است؛ ولی در این جلسه به دنبال بررسی تقسیمات این دورۀ طولانی (متأخّر و پسینی) نیستیم.
در دورۀ متأخّر، منابع حدیثی خوبی نوشته شده که جامعیّتِ بیشتری نسبت به منابع حدیثی متقدّم دارند؛ مثلاً بحار الأنوار ۱۱۰ جلد دارد یا الوافي نیز تعداد مجلّدات زیادی دارد. با تکیه بر این مقدّمات، به بررسی دورۀ متأخّر میپردازیم.
بعد از قرن پنجم، آثار جامع میان کتب حدیثی دیده نمیشود، هر چند کتابهای حدیثی و محدّثینی وجود دارد. گرایشهای فقهی نیز بسیار بوده و کتابهای بسیاری در فقه نگاشته شده؛ ولی کتابی که در علم حدیث به عنوان جامع تدوین شود، یا اصلاً نگاشته نشده یا اگر هم نگاشته شده باشد، به دست ما نرسیده.
در دوران صفویّه، جامعنگاری حدیثی دوباره رونق گرفت. اوّلین شخصی که به جامعنگاری دست زد، ملّا محسن فیض کاشانی است، صاحب کتاب الوافي. ابتدا دربارۀ شخصیّت فیض کاشانی صحبت میکنیم.
شیوۀ این شخصیّت، اخباری بوده و این شیوه، سبب شده که در برابر اصولیها ایستادگی کند. تقابل او با اصولیها، سبب شده که شایعاتی ضد وی رایج شود؛ مثل صوفی بودن یا داشتن عقاید صوفیانه. این اتّهامات، واهی است و در برابر خدمات علمی وی، همۀ این اتّهامات رنگ پس میدهد و مقاومت نمیکند. از ویژگیهای وی، عدم خلط علوم با یکدیگر است؛ هم مفسّر است، هم محدّث، هم اخلاق (محجّة البیضاء)، هم فقیه، هم اهل فلسفه. در عالَمِ حدیث، آنچه از وی باقی مانده، کتاب الوافي است.
الوافي کتابی خوب در ساحت احادیث است. ملّا محسن همۀ کتابهای اربعه را به هم آمیخت و کتاب الوافي را تدوین کرد. بنابراین، الوافي مجموعهای از کتابهای چهارگانه است. از ویژگیهای این کتاب، شرحهای حدیثیای است که از وی در میان احادیث وجود دارد. البته غیر از این، در کنار هم قرار گرفتن این احادیث هم میتواند به شرح احادیث کمک کند و خانوادۀ حدیثی شکل گیرد. در میان احادیث متعارض هم ملّا محسن ورود دارد و برای علاج تعارض، شرح و توضیحاتی دارد. دربارۀ حدیث صحیح، وی شیوه متقدّمین را پذیرفته و تعریف متأخّرین را قبول ندارد.
دربارۀ الوافي گفتیم که جمع کتابهای چهارگانه است. از آنجا که الکافي بخش اصول و روضه نیز دارد، در الوافي همۀ احادیث غیرفقهی از الکافي ذکر شده و بخش فقهی را ناظر به همۀ کتابهای تهیه کرده.
شخصیّت بعدی: علّامه محمّدباقر مجلسی، فخر شیعه، صاحب کتاب بحار الأنوار
در خانوادهای علمی به دنیا آمد و پدر وی نیز از علما بود (علّامه محمّدتقی مجلسی). با علاقۀ پدرش به علوم حدیث، وی نیز به حدیث علاقهمند شد مانند پدرش. دربارۀ علّت تألیف بحارالأنوار چنین گفته که بعد از تحصیل علوم مختلف، به سراغ قرآن و حدیث رفتم و به دنبال اصولی رفتم که از ظلم ظالمین سلاطین سالم مانده بود.
وفات علّامۀ مجلسی، ۱۱۱۱ ق یا ۱۱۱۲ ق.
در ابتدا، علّامه به دنبال تهیۀ فهرستهای از احادیث را تهیه کرد. بعد از این، عدّهای از اهل علم، توصیه کردند که خودِ احادیث به شیوۀ منظّم تهیه و تدوین شوند. این سبب شد که علّامه به سراغ تدوین خودِ روایات شود.
بحار به تنهایی تدوین شد یا با کمک یک گروه؟ گزارشهای میگوید که علّامۀ مجلسی با کمک یک گروه، کتاب بحار الأنوار را تهیه کرد. البته اشراف با علّامه بوده و طبق نسخ خطّی، آیات به قلم خودِ علّامۀ مجلسی نوشته شده.
غیر از این، علّامۀ مجلسی در دورۀ صفویه، خدمات بسیاری کرد، از جمله نگاشتن کتابهای دینی به زبان فارسی، تا مردم فارسیزبان با اسلام آشنا شوند. وی شرحنویسی بر کتابهای حدیثی را نیز باب کرد، که شرحهای وی بر الکافي و تهذیب الأحکام در دست است. خدمت دیگر وی، تقابل و مبارزه با صوفیه است، که در آن زمان، یعنی دورۀ صفویه، امکان گرایش پادشاهان به تصوّف نیز وجود داشت.
بحار الأنوار در چاپهای قدیمی به شکل ۲۵ جلد رحلی بود و در چاپهای جدید، ۱۱۰ جلد است؛ البته میان این مجلّدات، چند جلد شامل اجازات و روش تهیۀ کتاب است؛ ولی حدود ۱۰۰ جلد آن، کاملاً حدیث است.
چند نکته دربارۀ بحار الأنوار:
۱. همۀ بابهای کتاب، با آیات قرآن شروع شده، سپس تفسیرهایی دربارۀ آن آیات، به ویژه تفسیر روایی. سپس به سراغ روایات میرود. ذیل عنوانهایی مانند ایضاح، بیان، تبیین، ممکن است توضیحاتی ذکر شود.
۲. بحار الأنوار یک تفسیر روایی میتوند باشد طبق نکتۀ سابق.
۳. علّامۀ مجلسی قائل به تقطیع احادیث بوده. اگر حدیثی مفصّل بوده، در جاهایی قسمت مورد نیاز و متناسب با حدیث را ذکر کرده و باقی آن را ننوشته.
۴. مطالعۀ کتاب، برای روش فهم حدیث و علوم حدیث خوب است. بنای علّامۀ مجلسی بر دفاع از حدیث بوده و به سادگی نمیپذیرد که فلان روایت ضعیف یا ساختگی است.
۵. در مجموعۀ این حدیث، غریب الحدیث دیده میشود؛ یعنی الفاظی در حدیث است که در دورههای مختلف، تحوّل معنایی داشته. از مجموعۀ این توضیحات، کتابی در دارالحدیث تهیه و چاپ شده.
۶. از منابع متعدّد استفاده کرده، یعنی چند صد منبع. غالباً از منابع شیعی است؛ ولی در منابع تفسیری و لغوی، از منابع اهل تسنّن نیز استفاده کرده.
۷. غالبِ کتابهای حدیثی ما اختصاص به احادیث فقهی داشته (حتّی در کتب اربعه)؛ ولی در بحار الأنوار نوآوریای انجام شده و روایتهای غیرفقهی جمعآوری شده (مثل احادیث ذکر شده دربارۀ امام علی، یا …). این برای اوّلین بار در عالَمِ تشیّع بوده که همچو کاری انجام شد. دربارۀ احادیث فقهی، علّامه به جمعآوری چندان نپرداخته و دلیلش همین است که قبل از وی، کار تدوین انجام شده بود.
نکتۀ دیگر: بخشی از منابع، امروزه در دسترس ما نیست؛ از میان اینها، بعضی نامعلوم هستند و علّامه مثلاً اینطور از آن یاد کرده: «وجدت في کتاب عتیق». طبعاً در این حالت، نمیتوان به منبع اعتماد کرد؛ ولی بعضی از منابع بحار الأنوار، کتابهایی هستند که در فهرستهای شیعه ذکر شدهاند و در دسترس علّامۀ مجلسی بوده و در دسترس ما نیست.
دربارۀ اعتبار کتابها، در جلد نخست، توضیحاتی داده شده. بعضی منابع پذیرفته شده از سوی وی هستند و بعضی هم نه.
در مجموع، بحار الأنوار دایرة المعارف شیعه است.
از جلد ۱۰۷ تا پایان، اجازات علّامۀ مجلسی است؛ یعنی اجازههای نقل حدیث.
کتاب بعدی: وسائل الشیعة (شیخ حرّ عاملی)
از مهمترین کتابهای فقهی امامیّه، که نگاشتۀ شیخ حرّ عاملی است. او به همراه علّامۀ مجلسی و ملّا محسن فیض، محمّدون ثلاث متأخّر هستند.
شیخ حرّ عاملی گرایش اخباری دارد و همین گرایش سبب شده یک دورۀ فقه با استفاده از حدیث بنگارد. امروزه این کتاب محلّ مراجعۀ علما و مراجعه تقلید است.
شیخ حرّ عاملی از نوادگان حرّ بن یزید ریاحی است و اهل جبل عامل (جنوب لبنان)؛ ولی مانند خیلی از شیعیان لبنان، در آن دوره به ایران مهاجرت کرد. محلّ استقرار وی در مشهد بوده و شیخ الإسلام خراسان شد.
در کتاب الوافي، تنها از کتابهای چهارگانه استفاده شده بود. با آنکه غالب کتابْ فقهی بود، منابعش محدود بود؛ ولی شیخ حرّ عاملی در کتاب خویش، به کتابهای چهارگانه بسنده نکرده، بلکه از بیش از ۸۰ کتاب استفاده میکند. بعضی از منابع را نپذیرفته؛ ولی منابعی که قبول دارد، متعدّدند.
تألیف کتاب، ۲۰ سال زمان برده.
ترتیب کتاب بر اساس کتاب شرائع الإسلام محقّق حلّی است.
اسناد حدیث به شکل کامل ذکر شده، نه به -مثلاً- شیوۀ مشیخه.
تلاش شده از تکرار احادیث تا میتوان، پرهیز کرد.
با توجّه به اخباری بودن شیخ حرّ عاملی، از ذکر آیات در ابتدای هر باب، پرهیز شده و این نکتۀ ضعفی برای کتاب است.
بعدها محدّث نوری کتاب مستدرک الوسائل را برای تکمیل کتاب وسائل الشیعة نگاشت؛ ولی به جهت اینکه محدّث نوری مانند شیخ حرّ عاملی قوّت در انتخاب احادیث نداشت، این کتاب مانند وسائل محلّ توجّه واقع نشد.
کتاب جامع أحادیث الشیعة برای اصلاح کتاب وسائل الشیعة و حلّ نقصهایش تنظیم شد از سوی آیتاللّٰه بروجردی. توضیحش خواهد آمد.
کتاب وسائل الشیعة در دو چاپ ۲۰ جلدی و ۳۰ جلدی تهیه شده.
جامع أحادیث الشیعة: از سوی آیتاللّٰه بروجردی تدوین شد برای تصحیح وسائل الشیعة؛ مثل رفع تقطیعهای مخل، ذکر آیات الأحکام، اضافه کردن احادیث معتبرِ دیگر از کتاب مستدرک الوسائل.
میزان الحکمة: قبل از انقلاب، آیتاللّٰه ریشهری مطالعۀ شخصی احادیث داشت و موضوعبندیای برای این احادیث داشت. از نظر موضوع بندی و تقطیع، این کتاب بهتر از بحار الأنوار و سفینة البحار بود. در سالهای ابتدایی انقلاب بدون ترجمه چاپ شد و بعدها با ترجمه، ویرایش و چاپ شد.
علاوه بر این، مرحوم ریشهری کتابهای دیگری نیز تهیه کرد؛ از جمله دانشنامۀ قرآن و حدیث، که کاری دستهجمعی بود، بر خلاف میزان الحکمة که کار شخصی ایشان بود (غیر از پاورقیها و ترجمۀ آن که کار دیگران است). کتاب دانشنامۀ قرآن و حدیث در حال انتشار است و با ترتیب الفبایی نوشته شده. در کنار ذکر و تنظیم احادیث، تحلیلهایی نیز ذکر شده که برای حدیثپژوهان مفید است.
کتب حدیثی متاخرین(از قرن۶ به بعد) محمدون ثلاث متاخر
کتاب جامع تا زمان صفویه نوشته نشده
ملامحسن فیض کاشانی:اخباری بود و ایستادگی در برابر اصولیون:اتهام صوفیه به او: سه کتاب تفسیر دارد (صافی،اصفی، مصفی) الوافی: ۲۶ جلد: تمام کتب اربعه را جمع کرد و گاهی شرح هم داده، گاهی رفع تعارض کرده، شیوه قدمایی را قبول دارد و تقسیم ۴گانه حدیث را قبول ندارد.
علامه مجلسی: بحارالانواردر ۱۱۰جلد: وفات ۱۱۱۰یا۱۱۱۱: کار گروهی: نوشتن کتب به زبان فارسی: شرح نویسی بر کافی: تقابل با صوفیه:
تمام ابواب بحار با آیه شروع می شود سپس تفسیر سپس روایات سپس توضیح بیشتر
وی قائل به تقطیع بوده و هر بخس از روایت را در باب خودش ذکر می کرده، احادیث ضعیف را هم آورده، غریب الحدیث را شرح کرده، از چندصد منبع استفاده شده حتی منابع اهل سنت،
احادیث درباره انبیا و ائمه را جداگانه آورده، احادیث فقهی را نیاورده، اسم منبع را ذکر می کند، اعتبار کتب را در مقدمه بررسی می کند، جلد ۱۰۷ تا ۱۱۰ اجازات خود را آورده،
شیخ حر عاملی: وسائل الشیعه: اخباری بوده: فقهی است: از نوادگان حر بن یزید ریاحی: منبع وی علاوه بر کتب اربعه از ۸۰ کتاب فقهی شبعه نقل کرده، ۲۰ سال طول کشیده، ترتیب ابواب بر اساس شرایع محقق است.
از آوردن آیات خودداری کرده زیرا اخباری بوده، محدث نوری مستدرک ویایل را نوشته ولی یوت احادیث وسایل را ندارد.
اقای بروجردی کتای جامع احادیث شیعه را با همان نظام وسایل نوشتند و آیات را اصافه کردند
آقای ری شهری: میزان الحکمه: موضوع بندی ها ریزتر بود: ۱۵ جلد: کار شخصی ایشان
در دارالحدیث: دانشنامه قرآن و حدیث: کار گروهی: ۲۰جلد تابحال
جلسه هشتم: شناخت منابع حدیثی شیعی متاخر – استاد مهدی غلامعلی
کتب حدیثی متاخر یا پسینی را از قرن ششم هجری تا به امروز میگویند.
*محمدون ثلاث متاخر: جناب ملا محسن، جناب علامه مجلسی و جناب شیخ حر عاملی (رحمت الله علیهم).
*پس از قرن ششم، چند قرن تا زمان صفویه، کتب جامع حدیثی دیده نمیشود یا به دست ما نرسیده است؛ هر چند شخصیتهایی نظیر علامه حلی یا سید بن طاووس در آن زمان حضور دارند.
*تا آن که ملامحسن فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱ ه.ق) کتاب الوافی دارای ۲۶ جلد را مینویسند. ملامحسن شیوه اخباریگری داشت و در برابر اصولیین زمان خودشان ایستادگی کردند و نتیجتا اتهام صوفیگری به ایشان زدند.
ایشان سه کتاب تفسیر به نام صافی، اصفی و مصفی و کتاب اخلاقی به نام مهجه البیضا دارد.
ملا محسن در الوافی، تمام کتب اربعه را به هم آمیخت. در آن بعضا شرح حدیثی داده و بعضا رفع تعارض کرده است. – در تعریف حدیث صحیح به همان شیوه قدمایی قائل میباشد و تقسیم چهارگانه حدیث به شیوه متاخرین را قبول ندارد.
*شخصیت بعدی علامه مجلسی متوفی ۱۱۱۰ صاحب بحارالانوار میباشند. – ایشان با یک گروهی این کار را انجام دادند. – ایشان شرح نویسی بر کتب و احادیث را باب کردند. – علی رغم تمایل شاهان آنوزمان، ایشان با صوفیه مبارزه مینمودند. – حدود صد جلد از ۱۱۰ جلد بحار کاملا احادیث میباشند. – تمام ابواب بحار با آیات قرآن کریم شروع میشود. – در صورت نیاز، روایات را ذیل عنوانهایی نظیر ایضا، بیان و تبیین توضیح میدهند. – بحار یک مجموعه تفسیر روایی نیز میباشد. – ایشان قائل به تقطیع روایات بودهاند و هر بخس از روایت را در باب خودش ذکر میکرده است. – بعضا ایشان تحادیث ضعیف را هم آورده است. ایشان غریبالحدیث (احادیث دربردارنده واژگان غریب) را نیز شرح کرده است. – ایشان از چندصد منبع استفاده نموده و بعضا از منابع اهل سنت در مسائل ادبیات نیز بهره برده است. – ایشان در گردآوری احادیث اخلاقی یا احادیث زندگانی انبیا و ائمه علیهم السلام نیز نوآوری داشته است. – ایشان احادیث فقهی را نیاورده است. – بعضا میگوید وجدت فی کتاب العتیق که برای ما خیلی معتبر نیست. – اعتبار کتب را در مقدمه بررسی میکند. – جلد ۱۰۷ تا ۱۱۰ بحار، اجازات علامه مجلسی میباشد.
*جناب شیخ محمد حر عاملی (از نوادگان حضرت حر بن یزید ریاحی) صاحب وسائلالشیعه (از مهمترین کتب فقهی شیعه) میباشند. ایشان گرایشات اخباری دارند. – منابع ایشان علاوه بر کتب اربعه، هشتاد کتب حدیثی امامیه میباشد. – ترتیب کتاب بر اساس شرایعالاسلام مرحوم محقق حلّی است. – اسناد کتاب را به صورت کامل و از مصدر آورده است. – از آوردن آیات قرآن در ابتدای ابواب خودداری کرده است؛ شاید به دلیل گرایشات اخباری ایشان بوده است. – بعدها محدث نوری کتاب مستدرک الوسایل را نوشتند که ابوابی را به آن بیافزایند ولی قوت کتاب وسایل را ندارد.
*آقای بروجردی کتاب جامع احادیث الشیعه را با همان نظام وسایل نوشتند و خواستند نواقص را به نوعی رفع نمایند و آیاتالاحکام را اضافه کردند و همچنین از تقطیعهای کتاب وسایل خودداری کردند.
آقای ری شهری کتاب میزان الحکمه را در ۱۵ جلد با موضوعبندی زیباتر و دقیقتر نوشتند.
همچنین کتاب دانشنامه قرآن و حدیث در ۲۰ جلد تا کنون به صورت گروهی توسط موسسه دار الحدیث نگاشته شده است.
خلاصه هاي دوستان بسيار عالي
سپااااااااااااااااااااااااااااس
سلام وتشکر از استاد گرانقدر وهمچنین از دوستان بابت خلاصه نویسی
سلام وتشکر
با توجه به گرایش فلسفی وعرفانی ملامحسن فیض اخباری بودن او جای تردید دارد لذا باید بین اخباری گری واخبار گرایی تفاوت قایل شد
شاید بتوان گفت ایشان در حوزه عقاید فیلسوف و عقل گرا بود، ولی در حوزه احکام اخباری.
سلام علیکم. تشکر و خدا قوت…. در عظمت وسائل الشیعه همین بس که عملاً اصلی ترین منبع اجتهاد فقیهان است.