خلاصه نویسی دانش پژوه محترم آقای محمد صالحی بابادی:
جلسه هفتم: شناخت منابع حدیثی شیعی متقدم – استاد مهدی غلامعلی
نکتۀ مهم دربارۀ جوامع حدیثی شیعه: این کتابها دارای یک پیشینۀ غنی است. در زمان پیامبر، شاید نوشتن حدیث فرهنگ عمومی نبوده؛ ولی به هر حال کسانی بودهاند که دست به قمل شوند. گزارشهایی در دست است از دست به قلم بودن بعضی صحابه برای تدوین احادیث نبوی. همانگونه که در تدوینهای بعد از پیامبر تردیدی وجود ندارد، در دورۀ منع کتابت حدیث نبوی نیز تردیدی وجود نداشته که دستوری بوده از سوی خلفا؛ البته در میان شیعیان، این مسئله طرفدار نداشته. در دورۀ، کتابتهایی بوده از احادیث ائمّه، حال یا احادیث نقل شده از پیامبر از زبان ائمّه، یا احادیث نقل شده از خودِ ائمّه. نگاشتن نیز جزء کارهای ائمّه بوده؛ مثلاً در دورۀ امیرالمؤمنین یا امام کاظم، نگاشتن جریان داشته. پس نگاشتن حدیث قبل از تدوین جوامع حدیثی شیعه جریان داشته.
باید در اینجا به اصطلاحی مهم اشاره کنیم: اصول اربعمأة. اصول جمع اصل است و اصل یعنی دفترچۀ یادداشت راوی. راویان در جلسات حدیثی، دفترچههایی را همراه داشتهاند برای نگاشتن آنچه امام میگفته. این دفترچه میشده اصل. این اصول، دستهبندی موضوعی خاصّی نداشت و از نظر موضوعی، احادیث هر اصل میتوانسته در موضوعی متفاوت باشد. در دورۀ ائمّۀ متأخّر، یعنی امام رضا به بعد، بعضی از اصحاب، این نگاشتهها را موضوعی کردند. البته در دورۀ امام صادق(ع) این کار تا حدّی انجام شده بود (مثل کتاب الصلاة حریز بن عبداللّٰه یا بعضی کتابهای الحج)؛ ولی بعد از این دوره، موضوعبندی بیشتر شده؛ مثل حسن بن سعید و حسین بن سعید که ۳۰ کتاب در ۳۰ موضوع متفاوت داشتند.
پس از کتابت محدود و مخفیانه در دورۀ منع نگارش حدیث، به دورۀ کتابت راحت احادیث رسیدیم و بعد از آن هم به دورۀ تدوین موضوعی و جامعنگاری. بعضی از اصحاب (مانند پسران سعید اهوازی و صفوان) سی کتاب نگاری داشتند که پایۀ جوامع حدیثی بعدی (مانند الکافي) هستند. برقی دارای کتاب المحاسن است (که بخشهایی از آن در اختیار ما قرار دارد) و این کتاب، مجموعهای از احادیث است که در دستهبندی موضوعی قرار دارد. غالبِ کتاب ایشان متأسّفانه به دست ما نرسیده. عناوین بیشتری داشته و با نگاه به عناوین فعلی، متوجّه میشویم که جامع حدیثی بوده.
تا میرسیم به دورۀ ۳۰۰ تا ۴۵۰ قمری. در این دوره، سه شخصیّت ظهور کردهاند که کتابهای اصیل امامیّه را تدوین کردهاند: محمّد بن یعقوب کلینی (الکافي)؛ محمّد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (کتاب من لا یحضره الفقیه)؛ محمّد بن حسن طوسی، معروف به شیخ طوسی (تهذیب الأحکام؛ الإستبصار). مجموعۀ این کتابها را کتب اربعه نگاشته شده و به این سه شخص که نام محمّد داشتهاند، محمّدون ثلاث اوّل نامیدهاند (در برابر سه دانشمند بزرگ حدیثی در قرون آینده که در جلسات بعدی به آنان خواهیم پرداخت).
در ادامه، به بیان هر شخصیّت به نحو جداگانه میپردازیم.
محمّد بن یعقوب کلینی: زادۀ کلین، از توابع شهرری. در شهرهای مختلف، تحصیلات خویش را انجام داد؛ مانند کلین، شهرری، قم، بغداد، و نیشابور. دربارۀ این بحث وجود دارد که الکافي در قم تدوین شده یا در بغداد. به نظر میرسد درست آن است که نوشتن آن در قم بوده و انتشار آن در بغداد. این کتاب به درخواست یکی از شیعیان نوشته شده. درخواست این بوده که کتابی نوشته شود برای کفایت بودن ما از مراجعه به دیگر کتب. از درخواست «کافی بودن»، اسم کتاب را «الکافي» نامیدند و این چنین مشهور شد (هرچند خود کلینی آن را چنین نام ننهاد).
نکتههایی دربارۀ الکافي
۱. کافی در ۸ جلد چاپ شده؛ دو جلد برای اصول و پنج جلد برای فروع و یک جلد تحت عنوان روضه.
۲. در این اختلاف نظر وجود دارد که عناوین کافی نگاشتۀ خودِ کلینی هستند یا خیر. گزارشی نداریم که نشان دهد خودِ کلینی این چنین عنوان گذاشته باشد.
۳. واسطههای حدیث در بعضی مواضع، کم است؛ مثلاً فقط سه واسطه.
۴. تنظیم و عنوانبندی کتاب بهغایت رسا و دقیق است.
۵. کلینی از نقل به معنای حدیث اجتناب ندارد و به نقل لفظی روی آورده (هرچند ائمّه نقل به معنا را اجازه دادهاند و مطابق با حکم عقل نیز هست).
۶. نقل کامل اسناد در این کتاب، بر خلاف کتابهای دیگر چهارگانه.
۷. احادیث متعارض در این کتاب نقل نشده؛ بلکه تنها روایتهایی ذکر شده که وی آنها را پذیرفته (مانند یک رسالۀ عملیّۀ حدیثی نگاشته شده).
۸. حاوی ۱۶۱۹۹ روایت، که از منظر کلینی، این احادیث صحیح هستند. آیا ما هم مانند کلینی همۀ احادیث را صحیح میدانیم؟ خیر، زیرا مبانی اعتبارسنجی کلینی را نمیدانیم و مطابق با مبانی فعلی، احادیث در یک درجه از اعتبار نیستند. آیا در این کتاب احادیث جعلی وجود ندارد؟ نمیتوانیم وجود حدیث جعلی را نفی کنیم؛ ولی تعداد آن خیلی کم است (شاید بتوان گفت کمتر از یک درصد) و همین نقطۀ قوّت کتاب است.
۹. در این کتاب، نقل حدیث از معصوم پیدا نشده (شاید تک و توک چیزی پیدا شده باشد).
جملۀ الکافي کافٍ لشیعتنا
«الکافي کافٍ لشیعتنا» جملهای است که محور یک سؤال واقع شده؟ آیا این حدیث از معصوم (امام زمان) صادر شده یا خیر. دلیلی بر این مطلب وجود ندارد.
الکافي و رؤیت توسط امام زمان
آیا این کتاب به رؤیت امام زمان(عج) رسیده باشد؟ کلینی در شهر بغداد بوده، یعنی همان شهری که محلّ اقامت نائبان خاص امام زمان بوده؛ ولی گزارشی برای رؤیت کتاب از سوی امام زمان به ما نرسیده.
خلاصه: الکافي معتبرترین کتاب روایی شیعه است با انواع مختلف حدیث با نگاه به تقسیم چهارگانۀ حدیث.
کلینی در سال ۳۲۹ ق (سال تناثر نجوم؛ افول ستارها) در شهر بغداد از دنیا رفت.
محمّد بن علی بن موسی بن بابویه، معروف به شیخ صدوق، صاحب «کتاب من لا یحضره الفقیه»
متولّد ۳۰۶ ق و متوفّای ۳۸۱ ق. پدر ایشان علی بن بابویه از علمای معروف قم. وی فرزنددار نمیشد و با نامهای به امام زمان از طریق نائب خاص وقت (ابوالقاسم حسین بن روح)، درخواست دعا از امام زمان برای فرزنددار شدن کرد و امام به وی بشارت داد که صاحب دو فرزند فقیه خواهد شد. یکی از این دو فرزند فقیه، شیخ صدوق است. وی به این مطلب مباهات میکرد و میگفت که من با دعای امام زمان به دنیا آمد.
شیخ صدوق راویِ پُرکار و نابغهای بود. کتابهای وی بسیار زیاد هستند و سفرهای حدیثی بسیاری داشت. استادهای وی را ۲۵۰ استاد دانستهاند و کتابهایش را ۳۰۰ کتاب. البته در حال حاضر تنها کمتر از ۲۰ کتاب از وی باقی مانده.
دربارۀ کتاب من لا یحضره الفقیه، میتوان گفت که یکی از چهار کتاب اصلی شیعه است. در سفری به مناطق بلخ، با یکی از علما دیداری داشتهاند که آن عالم گفته زکریای رازی خودآموز پزشکی دارد به نام کتاب من لا یحضره الطبیب و شایسته است شما کتابی در دانش فقه به شیوۀ زکریای رازی بنویسید. شیخ صدوق در همان بلخ، به نگارش این کتاب اقدام کرد. در دیباچۀ کتاب، شیخ صدوق میگوید که این کتاب را با استفاده از کتبها و منابع مورد اعتماد نگاشته شده. در این کتاب، شیخ صدوق تنها احادیث مورد قبول خویش را نگاشته، نه روایتهای متعارض. این کتاب چهار جلد است و از ویژگیهای آن، این است که سندها ذکر نشده. یعنی روایت با اسم راوی یا امام شروع شده؛ ولی معلوم است که واسطه وجود دارد. فاصلۀ شیخ صدوق با راوی، در مشیخۀ کتاب ذکر شده. در این بخش از کتاب، سند شیخ صدوق به هر راوی ثبت شده.
در کتاب، نقل به معنا نیز گاهی ذکر شده؛ یعنی عین الفاظ درج نشده. تعدادش روشن نیست؛ ولی نظر مشهور دربارۀ کتاب شیخ صدوق، همین است که نقل به معنا در آن وجود دارد.
همۀ احادیث کتاب از نظر شیخ صدوق، صحیح و حجّت بین او و خدا است.
در این کتاب، تنها احادیث فقهی ذکر شده، بر عکس کتاب الکافي که دربردارندۀ احادیث اعتقادی و اخلاقی نیز بود.
در این کتاب، فتاوای شاذ و خلاف مشهور نیز وجود دارد که دیگر بزرگان شاید این را قبول نداشته باشند؛ مانند وجوب انداختن تحت الحنک؛ وجوب قنوت؛ و … .
محمّد بن حسن طوسی، معروف به شیخ طوسی، صاحب کتابهای تهذیب الأحکام و الإستبصار
مقدّمه: در دورۀ قرن چهارم و پنجم، دورۀ آل بویه است و دست علما برای نگارش و علم باز است؛ زیرا خودِ حاکمان هم علاقهمند به علم هستند.
شیخ طوسی متولّد ۳۸۵ به دنیا آمده و در سال ۴۶۰ ق از دنیا میرود. در سنین جوانی از طوس به بغداد مهاجرت میکند، که مرکز علم در زمان خود بود. از همان سنین جوانی، با شیخ مفید آشنا میشود و شاگرد وی به مدّت تقریباً ۵ سال میشود. بعد از وفات شیخ مفید (۴۱۳ ق)، شاگرد سیّدِ مرتضی تا سال ۴۳۶ ق میشود و بعد از این سال، زعامت و رهبری شیعه به شیخ طوسی میرسد.
شیخ طوسی عالمی پرکابر در زمینههای گوناگون است؛ تفسیر، اصول، فقه، رجال، و … . کتابی که میخواهیم بحث کنیم، کتاب تهذیب الأحکام است. این کتاب شرحی حدیث بر کتاب المقنعة از شیخ مفید به شمار میآید. شروع نگارش آن در سنین جوانی شیخ طوسی است و اتمام آن بعد از وفات شیخ مفید.
در دورۀ آل بویه در بغداد، کتابخانههای بزرگی وجود داشته و شیخ طوسی برای نگارش کتاب از آن منابع استفاده کرده. یکی از ویژگیهای تهذیب الأحکام، بهرهمندی از منابع غنی در کتابخانههای بغداد است.
نکتۀ بعدی: شیخ کلینی و شیخ صدوق، تنها احادیث پذیرفته شده از سوی خود را ذکر کردهاند؛ ولی شیخ طوسی احادیث اختلافی و متعارض را نیز ذکر کرده تا علاج تعارض کند. از میان این کتاب، کتاب الإستبصار درآمد که مختص بحث احادیث متعارض و علاج تعارض است.
نکتۀ بعدی: یک دورۀ فقه کامل است، در شرح کتاب المقنعة
نکتۀ بعدی: باب «الزیادات» چیست؟ نکاتی بوده که در کتاب المقنعة از شیخ مفید وجود نداشت؛ ولی به نظر شیخ طوسی لازم بوده که درج شود.
تعداد احادیث: تقریباً ۱۴ هزار حدیث.
برای مقایسۀ کتابهای حدیثی از نظر تعداد حیث درج شده در آنها: الکافي ۱۶ هزار حدیث داشت و کتاب شیخ صدوق ۴ هزار و کتاب شیخ طوسی ۱۴ هزار حدیث
تقبل الله اعمالکم مفید ومختصر بود.
عالی بود خدا قوت
سپاس
بسیارعالی?
جوامع حدیث شیعی: محمدون ثلاث اول
شیخ کلینی: ۱۶هزاز روایت: سند کوتاه، باب بندی و نام نگاری رسا، عدم نقل به معنا، سند کامل، احادیث ضعیف خیلی کم، شامل اصول و فروع و روضه، احادیث جعلی خیلی کم، فقط احادیث ائمه را آورده اند و از صحابه نقل نمی کند،عدم آوردن احادیث متعارض
شیخ صدوق:۵هزار روایت من لا یحضرالفقیه: اسناد را در مشیخه آوردند، فقط احادیث فقهی، فتوای شاذ مثل وجوب تحت الحنک و وجوب قنوت
شیخ طوسی: تهذیب (شرح مقنعه شیخ مفید)(احادیث متعارض)(از منابع خوب استفاده کرده)و استبصار
خیلی عالی
واقعاً استفاده کردم
تشکر فراوان
جوامع حدیث شیعی: محمدون ثلاث اول
شیخ کلینی: ۱۶هزاز روایت: سند کوتاه، باب بندی و نام نگاری رسا، عدم نقل به معنا، سند کامل، احادیث ضعیف خیلی کم، شامل اصول و فروع و روضه، احادیث جعلی خیلی کم، فقط احادیث ائمه را آورده اند و از صحابه نقل نمی کند،عدم آوردن احادیث متعارض
شیخ صدوق:۵هزار روایت من لا یحضرالفقیه: اسناد را در مشیخه آوردند، فقط احادیث فقهی، فتوای شاذ مثل وجوب تحت الحنک و وجوب قنوت
شیخ طوسی: تهذیب (شرح مقنعه شیخ مفید)(احادیث متعارض)(از منابع خوب استفاده کرده)و استبصار
عالی بود جناب استاد ممنون
بسیااااااااااااااااااااااااااار عالی
سپاس فراوان
بسیار عالی سپاس فراوان
عالی بود
سلام علیکم. خدا قوت و تشکر……… حتی اگر جمله کاف لشیعتنا از حضرت بقیه الله علیه السلام صادر نشده باشد، باید توجه داشت که برخی از عالمان معاصر به دلیل شهادت کلینی در مقدمه کتاب، قائل به حجیت تمامی روایات کتاب کافی شریف هستند.