تقریر نویسی دانشپژوه محترم انور بامری:
جلسه بیست و هشتم: مطالعات حدیثی در غرب (استاد نصرت نیلساز)
پیشیه آشنایی غیر مسلمانان با حدیث اسلامی وسیرتحول آشنایی غیر مسلمانان در طی قرون
نخستین ردیه های آشنایی غیر مسلمانان با حدیث اسلامی را می توان در ردیه هایی که مسیحیان بر اسلام وقرآن نگاشته اند می توان یافت. درمیان اینها رساله ای که منسوب به کِندی است می بینیم. رساله کندی بسیار جنبه جدلی دارد می توانیم مواردی درباره حیات پیامبر (ص) وجنگ های حضرت می توان یافت. در ردیه های دیگر نشانه چنینن آشنایی هایی وجوددارد.
بعد از دوره مناقشات کلامی وجنگ های صلیبی که بعد از چندین قرن بین مسلمانان ومسیحیان به طول انجامید آشنایی با اسلامی در محیط آکادمیک غرب بر اثر عواملی تغییر یافت که به برخی اشاره می شود:
1. رونق گرفتن مطالعات تخصصی عربی در دانشگاههای اروپا در قرن 17؛
یادگیری زبان عربی بر اثر اقامت برخی از خاور شناسان در کشورهای عربی ازجمله اوری یه در قرن 17 وساواری در قرن 18 در مصر اقامت داشتند.
2.تاکید برخی از پژوهشگران بر مطالعه منابع اسلامی به زبان عربی؛
اسکالیجر واژه پژوه برجسته توماس ارپینونس، هینکلمن و رلاند تاکید بر مطالعه قرآن به زبان عربی داشتند.
3.دسترسی آسان تر به منابع اسلامی به زبان عربی؛
مجموعه ای از نسخه های اسلامی از تفسیر، کلام وتاریخ در واتیکان وجود داشت که ماراجی از برجسته ترین مترجمان به لاتین در قرن 17 از آن استفاده کرد.
صنعت چاپ قرآن به زبان وخط عربی نیز باعت رونق گرفتن مطالعات اسلامی در غرب شده کهبه تدریج برخی منابع اسلامی تحقیق وبه چاپ رسیده است.
مطالعات حدیثی در قرن 19
ویژگی های فضای علمی در این سده:
1. شکوفای دانش تاریخ
2. علاقه فزاینده به سایر فرهنگ ها در غرب به دلیل گشترش نفوذ استعماری.
رونق مطالعات اسلامی غیر از دو عامل فوق متاثر از رویکردهای رایج در مطالعات عهدینی آن دوره بوده است که این مطالعات تاریخی حاصل این موارد بوده است:
1. رشد وتحول الهیات مسیحی 2. مطالعات تاریخی انتقادی درباره زندگی مسیح (ع)3.پیدایش رویکرد نقد متن در مطالعات عهدین.
سیره پژوهی
نخستین مطالعات حدیثی در غرب توسط افرادی صورت گرفت که در صدد تدوین سیره ای تاریخی- انتقادی از زندگی پیامبر اسلام بودند. از جمله این افراد می توان به ویلیام میور، اشپرنگر ودوزی اشاره کرد.
درغرب نوزدهم رویکرد تاریخی سلطه پیدا کرد این رویکرد در آثار متعددی غیر از حوزه مطالعات اسلامی نیز وجود داشت مانند کتبی که درباره تاریخ تمدن و تاریخ علم یاحوزه های گوناگون علم مثل تاریخ ادبیات که شامل تاریخ ادبیات عرب ، تاریخ ادبیات ایران وسایر کشورها می شود.
برای آگاهی از تاریخ دو منبع وجود داشته که قرآن وحدیث بوده اند. مهمترین منبع برای غربیان قرآن بوده بنابراین به تایخ متن قرآن وارتباط آن با دوره های مختلف حیات پیامبر، تاریخ گذاری سوره ها به ترتیب نزول برای غربیان اهمیت زیادی داشت ونخستین کتب تاریخ قرآن در غرب نگاشته شده است ومشهورین وبنیانگذار ترین آنها تاریخ قرآن نولدکه است. غیر از قرآن مطالعاتی که غربیان داشتند مطالعه حدیث بود.
رویکرد تاریخی
در رویکردتاریخی مهم وثاقت منبع است بنابراین برای خاور شناسانی که در حوزه حدیث مطالعه می کردند سوالاتی برای آنان پیش آمد:
1.کی ، چگونه و چرا نوع خاصی از احادیث پدید آمد؟
2. این احادیث به چه شیوه ای انتقال یافتند؟
3. وثاقت احادیث چه اندازه است؟
4. با چه روشهایی می توان احادیث صحیح را از روایات جعلی وتحریف شده شناسایی کرد؟
نخسین مطالعات حدیثی در غرب چشم انداز کلی از پیدایش مجموعه های حدیثی:
– اقوال وافعال پیامبر اسلام به طور طبیعی موضوع اصلی گفتگوها در زمان حیات ایشان؛
– ادامه وحتی افزایش این روند پس از وفات پیامبر به علت گسترش قلمرو اسلام، تنوع نیازها وکافی نبودن قرآن برای پاسخ به سوالات جامعه؛
– لزوم رفع خلا با مراجعه به تصمیمات والگوی نبوی سنت پیامبر؛
از این رو مسلمانان کوشیدند تمام اطلاعاتی را که می توانند در باره پیامبر بیابند گردآوری کنند وهر جا ضرورت ایجاب می کرد سنتی را برساخته به پیامبر نسبت دادند.
همچنین چشم اندازهای کلی حدیثی نخستین خاورشناسان در باره شیوه های نقل حدیث:
عمدتا به طور شفاهی بوده ودر اواخر قرن نخست هجری بوده که تدوین حدیث با پیشقدم شدن خلفا از جمله عمر بن عبدالعزیز وانگیزه های شخصی مشایخ حدیث صورت جدی به خود گرفته است. انتقال احادیث در مجالس درس از طریق مشایخ به شاگردان منقل می شد و بسیاری از مجموعه های حدیثی که از نیمه قرن دوم یا قبل از آن بوجود آمده از میان رفته ومجموعه های حدیثی که در قرن سوم بوجود آمده به مرورتعداد احادیث بیشتر شده است.
عوامل جعل وتحریف حدیث از دیدگاه سیره وحدیث پژوهان غربی:
- یک قرن نقل شفاهی/ وابستگی حدیث به حافظه راویان/ تمایلات وپیش داروی راویان/ تاثیر گسترش وتحولات جامعه اسلامی بطور ناخود آگاه برچگونگی وفهم نقل روایات؛
- نقش منازعات سیاسی ومذهبی موجود در جامعه در تحریف روایات موجود وجعل احادیث جدید؛
نقد روش های حدیث پژوهی مسلمانان توسط غربیان
- منابع اسلامی را نقادانه بررسی می کردند
- بررسی آراء ونظریات نخستین ناقدان حدیث مسلمان، محدثان مقدم مسلمان از همان سده های نخستین مسئله وثاقت حدیث بررسی وشیوه هایی را برای تمایز احادیث صحیح از اححادیث جعلی وتحریف شده، ابداع کرده بودند.
نقد محدثان غربی بر شیوه های نقد حدیث مسلمانان:
1. بیشتر مبتنی بر سلسله سند راویان بوده وبه شواهد درونی متنن روایات توجه چندانی نکرده اند.
2.مصونیتِ گروهی از صحابه از نقد.3 خودداری محدثان از بررسی های عقلانی یعنی بررسی و تحلیل روایات فارغ از بارورهای مذهبی.
مهم ترین حدیث پژوهان غربی جریان آفرین:
1. گلدتسیهر 2. شاخت 3. ونزبرو
تقسیم بندی های جریان های حدیثی در غرب:
تقسیم بندی موتسکی: دو نماینده شکاکیت افراطی در اعتبار احادیث گلدتسیهر وشاخت هستند.
موتسکی که ازحدیث پژوهان برجسته است که در نیمه قرن بیستم و اوایل قرن 21 بودند محققان بعد از شاخت را به سه دسته تقسیم می کنند:
- کسانی که آرای شاخت را رد کرده اند اینها عمدتا عالمان اسلامی بوده اند که به دفع از فقه اسلامی و سنت پیامبر پرداخته اند یوهان فوک و خانم عبود نیز منتقد آرای شاخت بوده اند.
- کسانی که نقاط اصلی آرای شاخت را پذیرفته اندوشکاکیت شاخت را گسترده تر کرده اندمثل آقای ونزبرو در کتاب مطالعات قرآنی و محیط فرقه ای وخانم کرون وآقای کوک در کتاب هاجریسم.
- پذیرش برخی از آرای شاخت
تقسیم بندی مایکل کوک با استفاده از اصطلاحات اسلامی : مکتب ظاهری و مکتب باطنی. می گوید امام مکتب ظاهری فواد سزگین وامام مکتب باطنی ونزبرو.
تقسیم بندی هربرت برگ از حدیث پژوهی : رویکرد شکاکیت، رویکرد خوشبینانه، رویکرد میانه.
آرای حدیثی گلدتسیهر
- نقل اخبار درباره پیامبر در دوره حیات ایشان آغاز شد وپس از رحلت رسول خدا صحابه گفتار وکردار ایشان را به صورت شفاهی وحتی به شکل مکتوب در صحیفه ها حفظ کردند.
- وقوع جعل گسترده در نتیجه عدم امکان شناسایی
- واکنش ها نسبت به جعل درروایات.
گلدتسیهر : علل وشواهد وقوع جعل
1.طولانی شدن دوران شفاهی . بعد از رحلت پیامبر تا فرمان عمربن العزیز منع حدیث بوده وحتی فرمان عمر بن عبدالعزیز جعلی است.روایات فراوانی در باره ذکر کرده دیگر اینکه جوامع حدیثی مکتوب به منابع پیش از خود اشاره ای نکرده اند وتدوین حدیث حدیث از قرن سوم بوده است.
- وجود روایات معتدددر مجموعه های حدیثی
- افزایش تعداد احادیث متاخر نسبت به متقدم
- بیشتر بودن احادیث صحابه ای که دوران کمتری با پیامبر مصاحبت داشتندمانند ابوهریره نسبت به صحابه ای که زودتر ایمان آوردند مانند ابوبکر وعمر.
گلدتسیهر: منازعات سیاسی مذهبی اجتماعی عامل جعل
در دوران بنی امیه احادیث احادیث فراوانی به منظور مشروعیت بخشیدن به خلفا و سیاست های حاکم ودر محکومیت شورشهای مخالفان ساخته شد این روند در دوران عباسیان هم ادامه یافت. عده ای هم برای بیان نکته ای اخلاقی یا حکمتی آموزنده وبه قصد ترغیب مردم به اعمال شریعت وترساندن آنان از شریعت احادیثی راجعل کردند.
از نظر گلدتسیره در دوران عباسیان با به رسمیت شناخته شدن سنت در اداره جامعه وتلاش خلفا برای اینکه چهره ای دینی به حکومت خود بخشند اهل حدیث در مقابل اهل رای از نفوذ بیشتری برخوردار شدند
پیروی باعث شد جریان های فقهی ،کلامی ، حدیثی وسیاسی به نفع خود دست به جعل حدیث بزنند.
منبع: «مدخل حدیث در دانشنامه جهان اسلام»
دو نفر آرایشان مورد توجه قرار گرفته یکی فواد سزگین (نویسنده مجموعه تاریخ نگارش های عربی ) ودیگری مصطفی اعظمی است که به نقد دیدگاههای گلدتسیهر پرداخته است.
نقدهای وارد شده به گلدتسیهر :
1.نقد روش شناختی.
الف. استنتاجات کلی: از مثال های جزئی نتایج کلی گرفته است.روایات زیادی را به دلیل عدم تناسب تاریخی متاخر از زمان پیامبر دانسته اما امکان جعلی بودن را بیان نکرده است.
- با آنکه گلدتسیهر تنها می تواند اثبات کند که حداکثر یک درصد از این روایات با عصر پیامبر وصحابه ونتیجه می گیرد اگر محتوای جوامع رسمی را با معیاری علمی مورد نقادی قرار دهیم می توانیم بخش اندکی را مربوط به دورانی دانست که روایات ادعا می کنند بدان تعلق دارند.این نقد را از سوی فوک وموتسکی می بینیم.
علت تردید گلدتسیهر تلقی مادیگرایانه او از روایات است وتاثیر عمیق پیامبر بر صحابه وجامعه را نادیده می گیرد.
ب. تناقض در روش
گلدتسیهر در توصیف حیات پیامبر از روایات استفاده نمی کند بلکه معتقد است در نسل های بعدی این روایات برای رفع مشکلات بوجود آمده در نسبت به روایات مربوط به صحابه تا دو سه نسل بعد از صحابه به عنوان گزارش های موثق تردیدی نمی کند.
اشکال این است تمایز احادیث صحیح از غیر صحیح در عصر پیامبر مشکل است اما مشخص نمی کند در عصر صحابه با جه معیاری احادیث صحیح از غیر صحیح را تشخیص می دهد.
نقد شواهد ومستندات ونتیجه گیری های گلدتسیهر توسط برخی از عالمان مسلمان:
ا. شیوه های انتقال ونقل احادیث
– مصطفی اعظمی وسزگین می گویند کتابت حدیث از زمان پیامبر بوده وبعد هم به رغم ممانعت وجود داشته است.
– 52 تن از صحابه دارای نوشته های حدیثی هستند.
– همه کسانی که روایات کراهت حدیث از آنان نقل شده است جز یکی دو نفر احادیث عکس هم از آنان نقل شده است.
– این افراد خود حدیث را می نوشتند وبه دیگران نقل می کردند تا بنویسند یا دیگران را به نوشتن حدیث وا می داشتند.
در مقابل نظریه گلدتسیهر که قائل به نقل شفاهی بود ومنع حدیث را می پذیرد در مقابل آن نظریه نقل مکتوب حدیث از فواد سزگین ونظریه سنت شفاهی ومکتوب یعنی نقل هم زمان حدیث به صورت شفاهی ومکتوب است که نظریه شولر است.
نقدهای وارد شده بر نظریه شفاهی بودن نقل گلدتسیهر :
1.گدتسیهر برخی از اصطلاحات تحمل حدیث را به خوبی درک نکرده است.تعبیر « اخبر» و« حدث» را نشانه نقل شفاهی حدیث دانسته واینها را متقابل با « من کتابه » یا « اجازتا» شمرده است در صورتی که در هشت شیوه ای که در کتابهای حدیث برای تلقی ودریافت حدیث شمرده شده سماع وقرائت و متن مکتوب ضروری است.
- تفسیر غلطی از گزارشهایی که در منابع اسلامی وجود داشته که دلالت بر منع حدیث دارد داشته برداشت گلدتسیهر از برخی گزارش های منابع اسلامی که دلالت بر عدم کتاب حدیث داشته از سوی آقای شولر هم مطرح شده است. مثلا روایتی مانند « کان سعید بن جبیر یکره کتاب الحدیث» می گوید نشانه کراهت از تحمل حدیث بطریق کتابت وبدون عرضه بر استاد است چون در سنت اسلامی نقل حدیث وقتی دارای ارزش است که متن مکتوب بر استاد عرضه شود.
3.ارجاع به سند نه کتاب. از نظریه های مهمی که توسط مصطفی اعظمی وسزگین بیان شده در نقد دیدگاههای گلدتسیهر این است که در میان عالمان مسلمان شیوه این بوده که ارجاع به فرد می دادند نه کتاب یعنی آنچه در سند روایات می بینیم به عنوان راوی صرف نباید تلقی کرد بسیاری از اسامی که در اسانید روایات می بینیم افراد صاحب کتاب بوده اند اما عالمان مسلمان به فرد ارجاع می دادندمثلا کسی می خواست به کتاب مسند احمد ارجاع دهد طریق خود به مسنداحمد را می گفت واز آن به بعد عین همان سندی که در مسند احمد بوده را بیان می کرد . اسانید حاوی نام راویانی است که دارای کتاب هستند پس اسانید روایات نشانه طریق دستیابی مولفین آثار بعدی به کتابهای پیشین است نه نشانه نقل شفاهی روایات.
نکته : اگر با این نگاه اسانید روایات توجه شود دو دستاورد مهم دارد 1. بازیابی منابع آثار روایی. یعنی از روی سلسله اسانید می توانیم مشخص کنیم مولفانی که در قرن سوم وچهارم بوده اند یا متاخر تر از بشرطی که اسانید را کامل ذکر کرده باشند مشخص می شود از چه منابع پیشینی استفاده کرده اند. خود سزگین تلاش کرده با این رویکرد منابع صحیح مسلم وبخاری را شناسایی کند.
مشابه نظریه سزگین در حدیث پژوهی شیعه هم مشاهده می شود. کتبی که تلاش کرده اند به منبع یابی اصول کافی و آثار حدیثی بپردازند مبتنی بر همین نگاه است که سند کتابها مشتمل بر نام مولفان پیشین است است ونه صرفا راویان آثار.
نظریه سزگین ومصطفی اعظمی نتیجه دیگر هم دارد واین است که منابعی که سده های نخستین بوده اند با دقت در اسانید روایات متاخر بتوانیم بازیابی کنیم.
4.وجود آثار مکتوب . سزگین شواهد متعددی که بیانگر وجود آثار مکتوب در دو قرن نخست بوده را جمع آوری کرده این شواهد در به صورت پراکنده در منابع گوناگون آمده است برخی از شواهد عبارت است از :
– اخبار ونقل های فراوانی که درباره راه وروش کتابت ونسخه برداری در آن عصر وجود داشته.
– رایج بودن مراسله میان صحابه وقدمای تابعین در مسائل علمی.
– درخواست حاکمان از علما بای استنساخ احادیث صحابه.
-عرضه کتابی که از درس های استاد نوشته بودندبر شیخ برای تصحیح.
– امانت دادن کتابها ونسخه برداری از روی آنها.
– پرسش راویان در باره چگونگی نقل کتابها و…
برای اطلاع بیشتر در موضوع ر.ک «مقدمه سزگین بر بخش حدیث از کتاب تاریخ نگارش های عربی و مقالات علمی پژوهشی در باره نظریه سزگین.
منع کتابت / نقل شفاهی
در جریان تشیع با بی اعتنایی نسبت به فرمان حکومتی منع کتابت حدیث مواجه هستیم. آقای سید حسین مدرسی طباطبائی با الهام از نظریه سزگین و مصطفی اعظمی سعی کرده منابع مکتوب متقدم شیعه را بر بر اساس نقل مستقیم متاخر و ویژگی هایی که در سند روایت است شناسایی کند.این اثر در اصل به انگلیسی نوشته شده اما به فارسی ترجمه شده وبا عنوان « میراث مکتوب شیعه» موجود می باشد.
نقل شفاهی ومکتوب نظریه شولر
یکی از پیامدهای آرای حدیثی گلدتسیهر ونظریه شفاهی نقل حدیث است نظر شولر است.شولر در مقالات متعدد سعی کرده تضاد بین دیدگاه سزگین که تاکید دارد حدیث از زمان پیامبر نوشته شده وسنت کتابت حدیث علیرغم منع حکومت بعد از رحلت پیامبر ( ص) نوشته می شد با دیدگاه گلدتسیهر که می گوید نقل حدیث شفاهی بود این تضاد را کاهش دهد.
اصول کلی نظریه شولر: اساتید در سنت اسلامی بدون یادداشت درس های خود را ارائه می کردند لکن اما این سخن به این معنا نیست که استاد هیچ کتاب یا نوشته ای نداشته یا به آن مراجعه نمی کرده است پس استناد گلدتسیهر به خبری در مورد وکیع با این مضمون « ما رایت فی یده کتابا قط انما انما یحفظ» به این معنا که وکیع هیچ نسخه مکتوب نداشته وروایات را حفظ می کرده این برداشت درستی نیست.
سنت کتابت بین مسلمین رواج داشته اما سنت شفاهی روایات اهمیت بیشتری داشته به تدریج با دور شدن از زمان پیامبر وکثرت واسطه ها ضرورت کتابت بیشتر شده اما همچنان عالمان مسلمان بهترین شیوه استفاده از میراث مکتوب را سماع وقرائت نزد شیخ می دانستند. یعنی اگر نزد استاد خوانده نمی شد ونقل می شود از ارزش کمتری برخوردار بود.
افزایش تعداد احادیث در جوامع حدیثی
یکی از شواهدی که گلدتسیهر برای جعل احادیث ذکر می کند افزایش تعداد احادیث در جوامع بعدی است.
– اندیشمندان گفته اند حدیث به دوبخش متن وسند تقسیم می شود با تغییر در هر یک از دو بخش حدیث مجزا شمرده می شود و تعداد راویان با توجه به کثرت نسل ها افزایش می یابد بنابراین تعداد اسناد متکثر می شود در حالی که سند احادیث یکسان است. یا اینکه تفاوت در متن ممکن است ناشی از برداشت متفاوت راوی از حدیث باشد. مثلا در تفسیر طبری یک معنا برای واژه قرانی با سند های مختلف با روات مختلف ذکر شده متن یکی وسند متکثر است چون جامع البیان طبری در بردارنده متون پیشین است یعنی مواردی که در دسترس طبری بوده است.
– یکی از عوامل کثرت روایات به دلیل تکرار روایت توسط مولف در فصل ها وموضوعات مختلف است بنابراین یک روایت در مسند احمد حنبل ممکن است یازده بار تکرار شده باشد.
ج). تعداد زیاد روایات صحابه جوان
گلدتسیهر فراوانی رویات صحابه جوان ومتاخر تر را نشانه جعلی بودن سند می داند اما در مقابل فوک این را نشانه اعتبار ووثاقت روایات می داند زیرا محدثان حدون نیم قرن از رحلت پیامبر تلاش کردندروایات را جمع آوری کنند صحابه ای که در کنار پیامبر به مجاهدت پرداخته اند دیر زمانی بود که از دنیا رفته بودند از این رو محدثان ناچار شدند به صحابه جوانتر مراجعه کنند بنابراین کمی تعداد روایات صحابه قدیمی دلیلی بر وثاقت اسناد است. چون اگر حدیث جعلی بود طبیعی بود که جاعل حدیث را به صحابه متقدم تر که از اعتبار واحترام بیشتری برخوردار است نسبت دهد.رابسن نیز برای اعتبار اسناد به این سخن فوک استناد می کند.
آرای شاخت وتاثیر آن در جهان اسلام ودر غرب
نظریه شاخت در کتاب مبادی فقه اسلامی:
این کتاب ارتباط فقه اسلامی با سنت نبوی را مورد مناقشه قرار می دهد این کتاب به طور مستقیم یا بواسطه عالمان مسلمان در جهان اسلام منتقل شد وباعث شد برخی از عالمان مسلمان در باره حجیت ست پیامبر اثار مهمی به رشته تحریر درآورند مانند عبدالغنی عبدالخالق یا اینکه در باره اعتبار سنت نبوی وطریق دستیابی به سنت نبوی آثاری را تحریر کنند.
نظریه چالش برانگیز شاخت در کتاب مبادی فقه اسلامی این بود که فقه وسنت نبوی هیچ ارتباطی به هم ندارند ومستند فقه به سنت نبوی محصول غلبه محدثین وآرای شافعی در میان دانشمندان قرن دوم وسوم است.
در باره نسبت شاخت با گلدتسیهر این نکته باید مورد توجه باشد که تردیدهای شاخت در باره فقه اسلامی با سنت نبوی را گلدتسیردر کتاب حدیث اسلامی آورده است شاخت این دیدگاه را بسط داده است.فرق گلدتسیهر وشاخت در این است که شاخت شکاکیت را به مرحله فراتر بود گلدتسیهر اعتقادش این بود هسته اصیلی از احادیث نبوی وجود داشته ولی این هسته چندان مفصل نبوده وچنین هسته اصیلی در فقه اسلامی وجود نداشته فقه اسلامی مبتی بر رای بوده وبعد ها که شافعی در کتاب الرساله این نکته را مطرح کرد که حدیث نبوی برهمه اقوال صحابه رجحان دارد واعتبار ومرجعیت آن مهمتر است این باعث شد آرای فقهی رد قالب رای ونظر بود در قالب حدیث بیان شود.
پس اولین مساله این است ایشان معتقد است مذاهب اولیه مبتنی بر رای واستنتاجات عالمان بوده به تدریج مستند به آرای تابعین وسپس صحابه شده وبا نفوذ محدثان نیمه قرن دوم و تلاش شافعی بر برتری حدیث نبوی بر قول صحابه وتابعین احادیث نبوی برای استنباط احکام اعتبار ویژه ای پیدا می کند این مذاهب فقهی اولیه که نمی تواننددر مقابل محدثین مقاومت کنند آراء ونظریات خود را در قالب حدیث عرضه کرده واسانید جعلی ذکر می کنند.
شاخت در کتاب مبادی فقه اسلامی می گوید هیچ حدیث فقهی نبوی تا خلاف آن ثابت نشود نمی توانیم موثق بدانیم یا بگوییم در اصل موثق بوده یا نمایانگر زمان صحابه وپیامبر بدانیم بلکه باید گفت این احادیث فقهی آراء مذاهب فقهی است که در دورانی پس از پیامبر شکل گرفته است.
برخلاف گلدتسیهر که به سند توجه چندانی ندارد شناخت سندها روایات را بررسی می کند و بعد ها بررسی سندی روایات که شاخت انجام داده بود توسط خاورشناسان پیگیری شد از جمله افرادی که در بررسی حدیثی متاثر شاخت بود آقای یون بل است که مقالات بسیاری از او منتشر شده است. شاخت می گوید بکارگیری حدیث زودتر از قرن دوم رواج نداشته است. به روایتی از ابن سیرین استناد می کند که ذکر سند از زمان فتنه رواج یافت ومصداق فتنه را کشتن خلیفه اموی ولید بن یزید در سال 126 می داند می گوید این اواخر دوران طلایی کهن است.
کسانی که به نقد دیدگاه شاخت پرداخته مصطفی اعظمی است در کتابی که در نقد کتاب مبادی فقه اسلامی نوشته است و می گوید فتنه های مختلفی در جهان اسلام وجود دارد اینکه مصداق فتنه را از زمان کشته شدن خلیفه اموی بدانیم بسیار دیرهنگام است فتنه هایی مانند قتل عثمان، فتنه ای که در دوران امام علی وجنگ امام علی ومعاویه نیز در روایات آمده است.
نکته دیگر که شاخت در باره سند می گوید هر دیدگاهی برای اینکه اعتبار یابد سند آن به افراد مختلف نسبت داده شده واین چه بسا بدون دقت بوده است.
نقیصه ای مانند انقطاع که در منابع متقدم تر بوده در منابع متاخر اصلاح شده است مثال اگر سندی در موطا مالک ناقص بوده در جوامع حدیثی متاخر کامل شده است.
نکته دیگر ی که شاخت در بررسی سند به آن اشاره می کند نسبت دادن سند به مرجع مهم تر است. از نظر شاخت هر چه نظر بهتر باشد یعنی به فرد معتبر تری نسبت داده شود وکامل تر باشد متاخر تر است. از نظر شاخت احادیث نبوی متاخر تر واحادیث صحابه نسبت به احادیث پیامبر قدیمی تر واحادیث تابعین نسبت به احادیث صحابه کهن تر هستند.
در باره نسبت دادن احادیث به منابع کهن تر می گوید در مناقشه ای که بین آرای مختلف فقهی بوده هر گروهی سعی داشته آرای خود را در قالت حدیث بیان کرده وبه منابع معتبر منسوب کند از این رو احادیثی که ابتدا از تابعی نقل شد بعدها به صحابه وبعد از آن به پیامبر ( ص ) نسبت داده شده است. شاخت این پدیده را سیر قهقرائی یا رشد وارونه اسانید می نامد. بنابراین هرچه سندطولانی تر باشد وبه مرجع مهم تری نسبت داده شود این سند متاخر تر ساخته شده این پدیده را گلدتسیهر نیز اشار کرده است.
شاخت اصطلاحات مهمی در بررسی سندها وضع کرده یکی است:
یکی راوی مشترک؛ مواردی که یک متن روایی اسانید متعددی دارد این اسانید در یک راوی تلقی می یابد آن فرد را راوی مشترک می نامند ومعمولا با یک سند واحد از راوی مشترک به مراجع متقدم تر مانند صحابه یا پیامبر منقل می شود که به آن طریق منفرد می گویند.
تاثیر گذاری دیدگاههای گلدتسیهر وشاخت
هم در جهان اسلا وهم در غرب تاثیراتی وجود داشته است.
شیوه های تاریخ گذاری نزد غربیان
نکته : در میان غربیان ای سوال مطرح شد حال که احادیث معتبر نیستند پس کی وکجا صادر شدند؟در پاسخ به این پرسش شیوه های مختلف به تاریخ گذاری حدیث پرداختند که گلدتسیهر به باتوجه به متن به تاریخ گذاری می پردازد جزیکی دو مورد که به سند نیز پرداخته است.شاخت به طور عمده با نگاه به سند به تاریخ گذاری می پردازد این شیوه ها توسل یون بل وبعد هم موتسکی به این شیوه ها پرداختند و شیوه ترکیبی سند ومتن یکی از شیوه ها است که به آن پرداخته شده امروزه نیز پی گیری می شود.
نظر گلدتسیهر وشاخت تاعث پیدایش نظریات مهمی در حوزه حدیث اسلامی شد از مهم ترین این نظریات نظزیه سزگین وشولر است.
درباره تاثیر روش سزگین می توان گفت این روش هم در منبع یابی روایی و هم بازسازی آثار روایی این دیدگاه شبیه آنچیزی است که آیت الله بروجردی در باره ترتیب اسانید کافی واصول اربعه نوشته اند از جمله ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه و ترتیب اسانید تهذیب وهمچنین نظریه تحلیل فهرستی آیت الله مددی و نظریه سید محمد جواد شبیری در منبع یابی در مقاله ای در منبع یابی کتاب الغیبة نعمانی و منبع یابی ونقل با واسطه در کتاب تهذیب شیخ طوسی الاحکام دارند.
بین نظریه آیت الله بروجردی، روش فهرستی آیت الله مددی و روش محمد جواد شبیری با نظریه سزگین از لحاظ تاثیر وتاثر وجود نداشته است وشاهدی نداریم اما جالب است که اندیشمندان در نقاط مختلف در بررسی های میراث به روش های مشترکی می رسند البته این به معنای تطابق کامل نظریات نیست بلکه نشان دهنده منظومه فکری است.
معرفی برخی از منابع:
– کتاب تاریخ گذاری حدیث از آقای آقایی؛
– کتاب حدیث اسلامی، خواستگاهها وسیر تطور از موتسکی، هارالد.به کوشش مرتضی کریم نیا ترجمه شده است.
خانم نیلساز،خیلی وابسته به متن که نوشته صحبت میکنه، مدرس باید برداشت وفهم خودش را به صورت ساده وروان بیان کنه،، روش انشا خوانی برای تدریس خسته کننده است،
توجه داشته باشید مطلب ایشان زیاد و فشرده است و مطلب اسلاید بندی هم شده است
بسیار عالی عالمانه تشکر از خانم نیلساز
چیزی که به نظر میرسه اشکالات شرق شناسان مانند ساخت و… با نظر به جوامع حدیثی اهل سنت بوده است و برخی وارد هست .ولی تعمیم به احادیث شیعه صحیح نیست .
مطالب جامع و کامل و اسلاید ها بسیار کمک کننده بود.بسیار عالی.اجرتان با خداوند مهربان.موفق باشید
سلام علیکم
اسدالله مسلمی فر هستم که تمامی درس ها را استفده کردم و از شما تشکر وافر را دارم. یک سوال داشتم و یک خواسته:
سوال: آیا مقدور بود یا است که یک یا دو جلسه درس رجالی با استادی آقای جواد شبیری بگذاریذد؟
خواسته: ضمن تشکر قراوان از دانشپژوه محترم آقای انور بامری که زحمت تقریر دروس را انجام دادند که بسیار مفید است و تشکر فراوان از ایشان، مایلم تلفنی با ایشان صحبتی داشته باشم، اگر مانعی نباشد طالب شماره تلفن آقای انور بامری هستم.
سلام و عرض ادب
پاسخ سوال: بله درخواست کردیم در خدمتشان باشیم اما به دلیل حجم کار ایشان توفیق نشد از حضور ایشان بهره مند شویم انشالله در فرصتی دیگر
پاسخ خواسته: لطفا روی یکی از کامنت های ایشان مطلبی را قرار دهید برای ایشان ایمیل می رود در صورت تمایل خودشان جواب می دهند
با سلام و خداقوت خدمت همه بزرگواران
استاد مطالب را بسیار شتاب زده بیان کردند و اصلا دانش پژوه فرصت تامل روی بحث را پیدا نمی کرد.
مخصوصا مباحث مربوط به خاور شناسان که به دلیل ناملموس بودن نیاز به روند کندتری برای فهم دارد.
سلام و عرض ادب
از حسن توجه شما سپاسگزاریم توجه داشتهباشید مبحث بسیار گسترده بود و استاد در کمتر از یک ساعت کلیات بحث را توضیح دادند
نظر استاد سید محمدجواد شبیری در مورد مطلب ارائه شده از ایشان در این جلسه:
من در پیش نمایش جلسه متوجه شدم که به مقاله من درباره غیبت نعمانی پرداخته شده است . من در موضوع مورد توجه در این جلسه، مقاله مبسوط تری درباره کمال الدین نوشته ام که در مجموعه مقالات سمینار المهدی و مستقبل العالم چاپ شده که دقیقتر و در بردارنده نظرات جدیدتر من است .
سلام علیکم. تشکر و خداقوت… با احترام به مدرس محترم، این جلسه برای شخص بنده چندان قابل استفاده نبود.
سلام خدا قوت مطالب خیلی عالی بودفصل ۲۸ و۲۵ را چندین مرتبه گوش دادم و هر چه تکمیل شد را می زنم نمی شود با تشکر خواهش می کنم کمکم کنید با سپاس فراوان
سلام و عرض ادب
از حسنتوجه شما سپاسگزاریم
پروفایل شما چک شد تا این لحظه شما تمامی جلسات را تکمیل کردهاید و فقط آزمون هست که تکمیل نشده است
موفق باشید
با سپاس و تشکر از سرکار خانم نیلساز بابت گزارش خوبشان.
اگر سلسله بحثهای تفصیلی تری از ایشان در این باره در دسترس است، معرفی بفرمایید.
سلام و عرض ادب خدمت استاد اکبری
سرکار خانم نیلساز کتابی با عنوان حدیث و حدیثپژوهی دارند که استاد معارف و دیگر اساتید هم جزو پدیدآورندگان آن کتاب هستند در آنجا مفصل تر پرداخته اند ضمنا مقالات بیشتر ایشان هم موجود است که از طریق لینک زیر میتوانید مشاهده کنید