تقریر نویسی دانش‌پژوه محترم آقای سید روح الله امینی:

جلسه شانزدهم: منابع رجالی اهل‌سنت (استاد حسن سعادت‌پرور)

بحث که ارائه داده میشود متشمل بر یک مقدمه و دو بخش است:

مقدمه:

سنت به عنوان دومین مصدرمشترک بین مسلمانان برای دست یابی به گزاره های دینی پس ازقرآن موردتوجه خاص فریقین بوده.ازآنجاکه شان اخبار واحادیث شان حکایت گری ازسنت است,اطمئنان به صدور راویت ازمعصومین درگیروی قرائن وشواهد است.ویا ارزیابی سند اخباراست که درصورت دوم باید به علم رجال مجهزباشیم واهمیت علم رجال دراین حوزه خودش را نشان میدهد.با توجه به این نکته درمیان اهل تسنن توجه به رجال همواره قابل توجه واهمیت بوده است. درتدوین کتب حدیثی نیز نویسندگان وجمع کنندگان حدیث به رجال حدیث توجه خاص دشته اند.

ازدیدگاه اهل تسنن همه صحابه موصوف به عدالت هستند البته امامیه چنین دیدگاهی راندارد.اما درکنارعدالت راوی باید موصوف به اتقان وضبط نیزباشد لذا درعلم رجال به دنبال دواصل مهم هستیم اول عدالت راوی دوم اتقان وضبط راوی,درعلم رجال به این دومساله توجه میشود علاوه برو جود قواعد ومبانی عام برای اعتبارسنجی روایت.

این مقدمه اجمالی برای اهمیت علم رجال بود.

بخش اول مرابت علمان وناقدین رجال که ازاین ها به عنوان ائمه جرح وتعدیل یاد میشود.قبل ازمعرفی وبیان منابع رجالی اهل تسنن توضیحی را درباره علماءجرح وتعدیل اشاره کنم.

علماء جرج وتعدیل اهل تسنن یاهمان محدثین مشهور آنها درسه مرتبه ومرحله قرار دارند:

1 . دسته اول متقدمین محدثین هستندکه دارای چند خصوصیت هستند: الف)این ها درجرح وتعدیل تقدم زمانی داشتند وپیشگام بودند,لذا به واسطه قدمت اینها جرح وتعدیل اینها اهمیت دارد.

2 .ویژگی دوم:اینها مولف کتاب خاص نبودن ونسبت به همه راویان اظاهرنظرهم نکردند.درعین حال گزارش آنها درکتابها توسط عالمان بعدی آمده وبه دست ما رسیده است.

به خاطرتقدم زمانی وامتیازعلمی اینها نظراتشان نسبت به راویان حائزاهمیت است.

ازبرجسته ترین اینها اشخاص است که درذیل نام برده میشوند:

1 .شعبه بن حجاج (م 179) هجری

2.مالک ابن انس (م 179)هجری

  1. سفیان ثوری (م 161) ه

4 .عبدالله بن مبارک(م 161)ه

5 .یحیی بن سعید قطان (م198)ه

  1. وکیع بن جراح( م197 )ه
  2. عبدالرحمن بن مهدی(م 197 )ه

تقریبا این افراد از استوانه های علم جرح وتعدیل درمیان علماءاهل تسن هستندکه نظراتشان برای دیگران اعتبار دارد.

مرتبه ی دوم ازعالمان جرح وتعدیل اهل تسنن:

  1. اکثرآنان درزمینه علم رجال دارای تالیف بوده وآنهاباقی است.
  2. نظرات گروه اول ازعلمای جرح وتعدیل درکتب آنها موجود است.به خاطراین نسبت به راویان اظاهرنظرکردند کتابهای اینها به عنوان مصادرعلم رجال به حساب میرود,این اشخاص عبارتنداز:

اسامی علمای حدیثی مرتبه دوم اهل خلاف:

  1. یحیی بن معین (م232)ه
  2. علی بن مدینی (م234)ه
  3. احمدبن حنبل (م241)ه
  4. محمدبن اسماعیل بخاری (م256 )ه
  5. مسلم بن حجاج نیشابوری(م261)ه
  6. ابوحاتم رازی (م277)ه
  7. ابوزرعه رازی (م 264)ه
  8. ابو داود
  9. ترمذی و…نسائی وابن خزیمه بن حبان و دار قطنی.

مرتبه سوم ازعالمان جرح وتعدیل:

1.همه آنها ازمتاخرین علمای جرح وتعدیل هستند.یعنی ازکسانی نیستندکه راویان را دیده باشند به واسطه حسن ومشاهد حرج وتعدیل نکرده اند.

  1. 2. همه انها درعلم رجال صاحب تالیف هستند.آثار به جامانده ازاینها یان نقلیات دو دسته اول ودوم هست یعنی کتابهای اینها گزارشات قبلی ها منعکس شده است.علاوه
  2. انها درکتب خویش نظرعلما مراتب قبلی را منعکس داشته ودر پرتو دیدگاه انان نسبت به افراد نظراجتهادی خودشان راهم بیان داشته اند.

اسامی عالمان دسته سوم اهل خلاف:

  1. حاکم نیشابوری
  2. خطیب بغدادی (م463)ه
  3. ابن الجوزی (م597)ه
  4. شمس الدین ذهبی(م 748)ه
  5. ابن حجرعسقلانی (م 852)ه که میراث دارهمه علماء قبل ازخودش است.

این هاکسانی هستندکه ازماحصل علماءقدیم استفاده کرند ودرنهایت نظرات خودشان را نسبت به راویان اعلام کرده اند.

بخش دوم: معرفی کتب رجالی اهل تسنن:

کتب رجالی اهل تسنن ازنظرموضوعی به چهارقسمت اصلی تقسیم میشوند:

یک دسته ازکتب رجالی اهل تسنن عنوان معرف حال صحابه را دارند,  دسته دوم عنوان معرفی حال راویان دارند ومجامع حدیثی است یعنی راویان عام چی صحابی باشد یا نباشد,ثقه باشد یا نباشد,دسته سوم کتب معرفی کردن روایان ثقه است. دسته چهارم معرفی راویان ضعیف است مثل:

  1. کتب معرف حال صحابه. کتابهای که حالات صحابه را معرفی میکنند.
  2. کتب معرف راویان جوامع ومجامع حدیثی مثل راویان بخاری ومسلم.
  3. کتب معرف راویان ثقه. تنها راویان ثقه را ازغیرثقه تفکیک کرده اند.
  4. کتب معرف حال راویان ضعیف وغیرثقه.

بیان مصادیق چهار دسته کتب فوق الذکر:

نزدیک به 60 کتاب درمعرفی حال صحابه نگاشته شده که برخی ازمهمترین ابن کتب عبارتنداز:

1.الاستیعاب فی معرفه  الاصحاب,ابن عبدالبر القرطبی(462 )ه

  1. اسدالغابه فی معرفه الصحابه, ابن الاثیر (630 ه) البته ایشان برادری داردکه ازبزرگان است متوفی (606 ه)

3.الاصابه فی تمییزالصحابه] احمدبن علی العسقلانی(معروف به ابن حجرعسقلانی) (852 )ه

توضحیات درباره کتب فوق الذکر:

1.کتاب الاستیعاب فی معرفه الاصحاب ابن عبدالبر قرطبی,این کتاب پرمایه ترازتالیف پیشین است,کامل وفراگیرنیست,چنان که ابن حجرعسقلانی نیز درمقدمه«الاصابه فی معرفه الصحابه»شمارکسانی راکه نامشان در الاستیعاب آمده3500 نفر دانسته وبیان داشته که بسیاری ازصحابه درگستره تحقیق قرطبی قرارنگرفته اند.

وی دراین کتاب ابتدا پس از ذکریک مقدمه کوتاه به نسب وسیره نبی اکرم ص پراخته وپس ازآن به شرح وتوضیح صحابه پیامبر وهمه کسانی که درسنداحادیث نبوی واقع شده می پردازه ونام آنها را به ترتیب حروف الفبا نوشته است.

روش او دربیان اسامی رجال حدیث به این گونه است که درمورد برخی از راویان فقط به ذکرنام او بسنده وبرخی ازجزئیات درباره ایمان آوردن وتولد وفات اکتفا کرده وتوضیح بیشتری نداده است ولی در موردبسیاری از راویان به شرح مفصل حالات راویان کارهای مهم راوی پرداخته است.اودربیان این مطلب غالبا به نقل مطالب سیره نویسان مورخان محدثان پیش ازخود اشاره کرده است.

این کتابها به خاطر ذکرنکات تاریخی,مطالب تاریخی راهم دارد,لذا ارزش تاریخ هم دارد علاوه براینکه رجالی است. داستانهای مربوط به صحابه را در ذیل خصوصیات آنها بیان کرده است وچون نزد عامه صحابه عادل است دیگه ازعدلالت اوبحث نمی کند.

2 . کتاب دوم اسدالغابه فی معرفه الصحابه ابن اثیر است.

کتاب با دو مقدمه ازمحقق ومولف آغازشده است.اثرحاضر,تاریخ مختصر زندگانی(7703) تن ازیاران مرد وزن پیامبرص را درخود جای داده است که ازاین شمار(6681)تن مرد و(1022)تن زن هستند.

ایشان باهمان روش خودش یعنی گاهی مطالب ترجمه وتوضحیات مربوط به راوی است وگاهی مربوط به روایاتی است که از اون شخص نقل شده وگاهی مطالب تاریخی مربوط به آن راوی است را ذکرمیکند.

وی دراین کتاب شمار صحابه را 40 تا 70 هزار نفرشمرده وصحابه را دوازده طبقه قرار داده  است.

طبق مبنای ایشان نسبت به تعریف صحابه که پیامبر راملاقات کرده باشند وایمان هم آورده باشد,طبق این تعریف ایشان همه را ذکرنکرده است.

3 . الاصابه فی تمییز الصحابه,مال ابن حجرعسقلانی

جامع ترین تالیف درموضوع شرح حال صحابه پیامبرص است که توسط ابن حجرعسقلانی تدوین شده وبه ترجمه بیش از12 هزارصحابی مرد وزن می پردازد.

ابن حجر با این انگیزه که نوشته های قبلی درموضوع صحابه کافی وکامل نیست, اقدام به تدوین این اثر کرده وبا این حال براین باور است که بخش کمی ازصحابه را آورده است زیرا هنگام رحلت رسول الله ص بیش از100 هزار صحابی برای آن حضرت وجود داشته وبعداز حجه الوداع همه اسلام آورده بودند.

به لحاظ اینکه کتاب بن حجرمتاخرازکتب قبلی است لذا اهمیت دارد ومطالب کامل تربیان شده است.مراجعه به ابن کتاب گویا مراجعه به کتب قبلی هم کرده است.

ب ) دسته دوم کتب رجالی, معرف راویان کتب جوامع حدیثی هستند:

  1. الکمال فی اسماء الرجال,نویسنده: عبدالغنی بن عبدالواحد المَ قدسی(600)که برمحور راویان کتب سته به نگارش درآمده است، مولف«الکمال» کوشیده است تا تمامی راویان کتب سته ای اهل تسنن را ذکرکند وشرح حال انان را بنابه گفته خود او به جهت اختلاف نسخه ها یا ازسرخطاء احتمالا مواردی ازقلم انداخته است.لذا سبب شده کتاب دیگری برای ویرایش وپالایش این کتاب نوشته شود,به نام تهذیب الکمال و..
  2. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال: نویسنده: یوسف بن الزکی عبدالرحمن ابوحجاج المزی(742)ه این کتاب تصحیح وتهذیب کتاب الکمال است ونه خلاصه آن وجامعترین کتاب در سبک رجال جوامع روائی به شمار می رود.وی در تکمیل الکمال علاوه بر راویان صحابه شش گانه نام بسیاری از راویانی را که در دیگرکتاب های صاحبان صحاح امده است,افزود وری درمجموع بیش از1700 نام به الکمال افزوده است.

البته اهل تسنن کتب صحاح خودشان را تلقی به قبول میدانند لذا طبیعتا راویان این کتب ازلحاظ عدالت وضبط نیازی به بررسی ندارد. ولی بقیه کتب روایشان نیاز به بررسی رجالی دارد.

پس ازتالیف تهذیب الکمال دیگر به«الکمال» توجه چندانی نشد بلکه درتلخیص یا تکمیل«تهذیب الکمال» کتابهای متعدد نگاشته شد که ازمهترین انها است:

  1. «الکنی المختصر من تهذیب الکمال فی اسماء الرجال» تالیف ابومحمد رافع سلامی(668-718 ) وی در707 فصل کنیه های تهذیب الکمال را براساس پیش نویس آن تلخیص کرد.
  2. تذهیب التهذیب» تالیف شمس الدین ابوعبدالله محمدبن احمدذهبی(673-748) وی باحفظ ترتیب کتاب به تلخیص آن پرداخت وهم چنین تکمیل شرح حال ها و آرای علما درمورد هرشخص پرداخت ودر719 قمری از آن فراغت یافت.یعنی تمام کرد.
  3. «الکاشف فی معرفه من له روایه فی الکتب السته» تالیف ذهبی وی درا ین کتاب فقط کتب صحاح سته را ذکر کرده است.اشخاص را که دراسناددیگر کتاب های مولفان بوده اند یا برای تمییز از راویان صحاح در«تهذیب الکمال نام انان ذکرشده حذف کرده است تالیف این کتاب درسال 720 ق به اتمام رسیده وحواشی وتعلیقات نیز دارد.
  4. «اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال» تالیف ابن ملقن(723-804 )ه وی تهذیب را تلخیص کرد ورجال مسنداحمد وصحیح ابن خزیمه وصحیح ابن حبان و المستدرک حاکم والسنن دارقطنی والسنن بیهقی را به آن افزود.
  5. درکتاب تهذیب وتقریب التهذیب هردو تالیف ابن حجرعسقلانی.
  6. تهذیب التهذیب ابن حجرعسقلانی.

چون کتاب تهذیب مزی مفصل بود لذا ابن حجر آمد این کتاب راخلاصه کرد.

شیوه کار ابن حجر: 1. حذف احادیثی که مزی با اسنادخود درشرح حال راویان آورده است.

2.حذف برخی مشایخ وشاگردان غیرمعروف که مزی انها را به طورکامل معرفی نموده بود.

3.بیان جرح وتعدیل راویان به طور خلاصه.

توجه داشته باشیدکه ابن حجر دراین کتاب نظرات خودش را نسبت به جرح وتعدیل راویان ذکرنمیکند بلکه به همان نظرات ایمه قبل ازخودش که درطبقه اول ودوم بودند درترجمه هر روای ذکرمیکنند که بخاری و..چه گفته. بسنده میکنند.

4 ) تقریب التهذیب ابن حجرعسقلانی.

این کتاب بازهم خلاصه همان کتاب تهذیب است با این تفاوت که دراینجا نظرات رجالی خودش رابیان میکند ونظرنهای خودش را بیان کرده است.

شیوه وی درتخلیص کتاب تهذیب:   ایشان پنج مطلب را در ذیل هرترجمه بیان کرده است:

1.نام کامل راوی را بیان کرده. 2.بیان نسب راوی 3 بیا طبقه راوی 4 تاریخ وفات راوی 5. توثیق یا تضعیف راوی. لذا هرکسی بخواهد نظرابن حجر را درباره راویان بدانند باید به کتاب دوم ابن حجرکه خلاصه تهذیب است مراجعه کند.البته نسبت به توثیق وتضعیف اجتهاد ابن حجراست که  الهام گرفته از آراءرجالیون گذشته وطبقه اول و دوم است.

پس تقریب التهذیب خلاصه تهذیب التهذیب است وتهذیب التهذیب خلاصه کتاب تهذیب الکمال مزی وتهذیب الکمال مزی هم خلاصه الکمال مقدسی است.

5 ) الجرح والتعدیل,   ابی محمد عبدالرحمن بن ابی حاتم محمدبن ادریس المنذر التمیمی الحنظلی الرازی متوفی(327 ه)ایشان ازناقدین طبقه دوم است,دیدگاه پدرش ابوحاتم رازی را دراین کتاب ثبت کرده است.یعنی ازپدرش سوال می کرده ونگارش می کرده,خلاصه یکی دیگرازکتابهای مجامع حدیثی اهل تسنن درمرحله دوم کتاب الجرح والتعدیل حنظلی رازی است که دامنه راویانش گسترده تراز کتب سته قدماء است.

6 ) تاریخ الکبیر وتاریخ الاوسط,محمدبن اسماعیل بخاری متوفی(256) این موردخلاف است که آیا موضوع آن مختص به ضعفا است یاخیر؟

ج ) کتبی که بامحوری راویان ثقه نگارش یافته است.

دسته سوم ازکتب اهل تسنن کتبی است که درسدد بیان ومعرفی راویان ثقه دست به قلم شده اند.

  1. مهم ترین کتاب دراین زمینه کتاب(الثقات)مال محمدبن حبان بن احمد ابوحاتم التمیمی البستی م(354)
  2. معرفه الثقات, مال احمدبن عبد الله بن صالح ابوالحسن
  3. تاریخ اسماء الثقات تالیف الحافظ ابی حفص عمربن شاهین متوفی(385 ه)

این کتابها سعی کردند راویان ثقه را معرفی کنند.

یک نمونه ازگزارشان ابن حبان را که شمار14411 درباره ترجمه امام رضا ع است را بیان کنم.

علی بن موسی الرضا وهو علی بن موسی بن جعفر بن محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب ابوالحسن من سادات اهل البیت وعقلائهم وجله الهاشمیین ونبلائهم.

یجب ان یعتبر حدیثه اذا روی عنه غیراولاده وشیعته وابی الصلت خاصه فان الاخبار التی رویت عنه وتبین بواطیل انما الذنب فیها لابی الصلت ولاولاده وشیعته لانه فی نفسه کان اجل من ان یکذب ومات علی بن موسی الرضا بطوس من شربه سقاها المامون فمات من ساعه وذلک فی یوم السبت فی آخرالسنه ثلاث ومائتین وقبره بسناباذ خارج النوقان مشهور یزار بجنب قبرالرشید. زرته مرارا کثیره وماحلت بی شده فی وقت مقامی بطوس فزرت قبرعلی بن موسی الرضا صلوات الله علی جده وعلیه ودعوت الله ازالتها عنی الا استجیب لی وزالت عنی تلک الشده وهذا شیء جربته مرارا فوجدته کذلک اماتنا الله علی محبه المصطفی واهل بیته صلوات الله علیهم اجمعین.

زمان که درطوس به زیارت قبر امام رضا رفته بودم گرفتاری برای من روخ دادکه به زیارت قبرشریف اشان رفتم ومشکلم رفع شد. خب ابن حبان متولد سال 354 است وازبزرگان محدثان به نام است.نشان میدهدکه توسل اهلبیت بین اهل تسنن بوده ..

دسته چهارم کتابهای است که بامحوریت راویان ضعیف نگاشته شده اند:

این کتابها عبارتنداز:

  1. الکامل لابن عدی (365 )هواکمل الکتب واجلها فی ذلک.

این کتاب بهترین کتاب است درباره بیان ضعفاء از راویان حدیث درمنابع حدیثی اهل تسنن. اگر راوی دراین کتاب نیامده باشد نشان میدهدکه ضعیف بوده

  1. الضعفاء الکبیر, نویسنده(الحافظ ) ابی جعفر محمدبن عمرو بن موسی بن حماد العقیلی المکی(م322)ه
  2. المجروحین, ابن حبان(م 353 )ه راویان که درمجروحین است بیانگرضعف است ولی ایشان به عنوان تندرو درمیان اهل تسنن معرفی شده است لذا به تضعیف اوتوجه نمیشود.
  3. الضعفاء والمتروکین, للدار القطنی( 354)ه
  4. میزان الاعتدال فی نقد الرجال ,شمس الدین محمدبن احمد الذهبی(748 ) السان المیزان بن حجر

جزءمهم ترین کتابهای رجالی اهل تسنن است, البته هر راوی که دراین کتاب ذکرشده ضعیف نیست لذا ذهبی درمقدمه کتاب ده گروه از راویان راذکرمیکند, درطبقه اول کسانی هستندکه به راحتی به پیامبر نسبت دروغ میدهند.طبقه دوم کسانی که میگویند فلان حدیث را ازپیامبرشندیم درحال که دروغ میگویند ونشنیده اند. طبقه سوم کسانیکه متهم به دروغگوی است ولی اثبات نشده است. طبقه چهارم کسانی که در زندگی روز مره شان دروغ میگویدو لی درنقل حدیث درغ نمیگویند, ولی همین طور تا به آخر خفیف وخفیف تر میشود.جرح راویان خفیف وخفیف ترمیشود تا به مرتبه دهم می رسد ومیگوید مرتبه دهم کسانی هستندکه ثقه هستندولی به اشتباه مورد جرح واقع شده اند.ذهبی اینها را درکتاب خودش ذکر کرده تا رفع اتهام کند,پس بنابراین با اینکه محوریت میزان الاعتدال مربوط به جرح است ولی عده را رفع اتهام نموده اند.

نکته ای دیگراین کتاب این است که وقتی ذهبی میخواهد روای را جرح کند یا تعدیل کند روایات آن راوی رانقل میکند تا حسا نفی واثبات کند.روایت که درکتاب میزان الاعتدل است بیانگرضعف شدید راوی است بیانگر اعتبار راوی نیست که برخی خیال کرده معتبراست.بلکه برعکس است.

البته راویان شیعی راکه ذهبی درکتاب خودش ذکرنموده ومجروح کرده وبعد روایتش به عنوان مویدجرنقل کرده دلیل نمیشودکه پس فلان راوی شیعی ضعیف است بلکه پاسخ دارد وچه بساصرفا به خاطرشیعه بودنش تضعیف کرده باشد.پس توجه داشته باشیدکه خدشه ی که ذهبی واردکرده جواب داده شود.

  1. المغنی فی الضعفاء, شمس الدین محمدبن احمدبن عثمان ذهبی(م 748)ه

خلاصه این دسته ازکتابهای اهل تسنن خیلی مهم وبا ارزش است,بیان راویان ضعیف اهمیت زیادی درعلم حدیث دارد.

پس چهار دسته ازکتابها مهم است لذا رجالی باید به این چهار دسته ازکتب رجالی اهل تسنن مراجعه کند.

7 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *