نقد و بررسی کتاب «اختیار در ضرورت هستی» _ بخش پایانی

طرح یک مسألۀ دیگر:نویسنده در صفحۀ ۱۷۷ می‌گوید: «آنچه موجب شگفتی می‌شود این است که اختیار با آنچه مورد اختیار قرار می‌گیرد، سنخیت دارد ولی اختیار انسان را با آنچه مورد اختیار او قرار می‌گیرد، نمی‌توان پیش‌بینی کرد. رابطۀ انسان با جهان و آنچه بیرون از حوزۀ هستی او قرار دارد، یک رابطۀ خطی و […]

نقد و بررسی کتاب «اختیار در ضرورت هستی» _ بخش دوم

مسألۀ دیگر شیوۀ نگارش استاد بود که می‌توانم بگویم به غایت برخلاف آثار افرادی همچون مرحوم مصباح است. اگر کسی «آموزش فلسفه»‌ یا «آموزش عقاید» یا نظم منطقی پرداخت به هر مسأله در جایگاه خودش را به یاد داشته باشد، «اختیار در ضرورت هستی» را به معنای واقعی کلمه، اثری مشوش می‌یابد اما باز هم […]

نقد و بررسی کتاب «اختیار در ضرورت هستی» _ بخش اول

اگر تاکنون با نوشته‌های فلاسفۀ مکاتب مشاء و صدرا و به خصوص ترجمان و تحشیه‌های فارسی آن‌ها دمخور بوده‌اید، پیش از هر چیز باید بدانید که استاد دینانی از همان ادبیات علمی مرسوم استفاده می‌کنند با این تفاوت که تا جایی که امکان دارد می‌کوشند اصطلاحات را پارسیزه کنند. پس اگر درجایی با واژۀ «آگاهی» […]

نقد و بررسی کتاب «در باب فلسفه تحلیلی با محوریت ویتگنشتاین» _ بخش نهایی

ویتگنشتاین متاخر از «نظریۀ تصویری معنا» و رویکرد ذات‌گرایانه‌اش نسبت به معنا دست برداشت و «نظریۀ کاربردی معنا» را جایگزین آن کرد. او در این مقطع برای توضیح چگونگی معناداری به‌جای استفاده از تصویر گزاره، دربارۀ کاربرد واژگان در سیاق‌های مختلف سخن می‌گوید. استدلال او این است که صرف ویژگی اشاره‌داشتن «واژه» به مدلولی خاص […]

نقد و بررسی کتاب «در باب فلسفه تحلیلی با محوریت ویتگنشتاین» _ بخش دوم

نظریۀ تصویری معنا: ویتگنشتاین متقدم در این بخش از رساله مدعی می‌شود که گزاره‌ای مانند «راست‌گویی خوب است» مُهمل و بی‌معنا است. او ابتدا بین معنا (sence) و مدلول (meaning) فرق می‌گذارد و می‌گوید که فقط گزاره‌ها معنا دارند و واژگان در بستر گزاره معنا می‌یابند. وقتی می‌گوییم «کتاب روی میز است»، کتاب و میز […]

نقد و بررسی کتاب «در باب فلسفه تحلیلی با محوریت ویتگنشتاین» _ بخش اول

به نام او که هستی بخشید. به جای مقدمه:فلسفۀ تحلیلی را می‌توان از یک نگاه جدیدترین معبود جویندگان راهی برای کاویدن استدلال بر پایۀ واقعیات و مولفه‌های پیشینی (و به قول فرگه عینی) دانست. آنها که از آمیختن گزاره‌های تجربی با استدلال‌های فلسفی در قرن ۱۹ و یکه‌تازی تجربه‌گرایان ناراضی بودند در واکنش به آن […]