نادرست فکرکردن یا زیاد فکرکردن؟

چرا این روزها زیاد فکرکردن را بیماری روانی می‌پنداریم؟

چندسالی است که واژۀ جدیدی وارد خیلی از مکالمات روزمره شده است: بیش‌فکری (over-thinking). احتمالاً دوستانمان جایی نصیحتمان کرده‌اند که «اورتینک نکن»! یا شاید خودمان این تذکر را به بقیه داده باشیم که بیش‌ازحد به موضوعات فکر نکنند.

بیش‌فکری را معمولاً «فکرکردن مکرر و طولانی‌مدت به موضوعات روزمره» تعریف می‌کنند و به سه دلیل، آن را بد می‌دانند: ۱- منجر به اضطراب و نگرانی می‌شود. ۲- باعث می‌شود نتوانیم تصمیم بگیریم یا دست به عمل بزنیم. ۳- «بی‌فایده» است. یعنی غیرمولد است و به نتیجۀ خاصی نمی‌رسد.

اما دکتر سودهاساتوا گوهاروی، فیلسوف سیاسی دانشگاه منچستر، معتقد است مذموم شمردنِ تفکر طولانی و مکرر اشتباه بسیار بزرگی است. زیرا اگر چنین باشد، باید همۀ فیلسوفان و متفکران بزرگ را بیمار روانی بشماریم. مشکل این است که بیش‌فکری را طوری تعریف کرده‌ایم که گویی تفکر چیزی است که بد است اگر زیاد به آن مشغول شویم.

گوهاروی معتقد است ما تفکرِ درست داریم و تفکر نادرست. و آنچه معمولاً اورتینک می‌نامیم، مصداقی از تفکر نادرست است. می‌توان تفکر نادرست را در خلاصه‌ترین شکل به دو دسته تقسیم کرد: ۱- پرسیدن سؤالات اشتباه برای فهم یک موضوع و ۲- پرسیدن سوالات درست، اما در زمانی اشتباه.

مثلاً اگر بخواهید ماهیت «دوستی» را بفهمید و بپرسید: دوستی چه فایدۀ اقتصادی‌ای دارد؟ هیچوقت به درک درستی از مفهوم دوستی نمی‌رسید، چون پرسش اشتباهی پرسیده‌اید. اگر در نوجوانی مدام از خودتان بپرسید: «آیا کسی عاشق من خواهد شد»؟ دارید سوال اشتباهی می‌پرسید، چون آنقدر پیش‌بینی‌ناپذیر است که عملاً پاسخی ندارد.

اما سوالات درست در موقعیت اشتباه هم بسیار رایج است. فرض کنید مادربزرگتان مریض است و نمی‌دانید باید بستری شود یا نه. در چنین موقعیتی، اگر بپرسید «چطور بیمارستان‌های خصوصی باعث بی‌عدالتی در درمان می‌شوند؟» دارید سوال درستی را در موقعیت غلطی می‌پرسید. به جای این، باید با پزشک مشورت کنید.

دکتر گوهاروی می‌گوید آنچه باعث اضطراب و پریشانی می‌شود، یا هنگامی که باید تصمیم بگیریم، ما را به بی‌عملی می‌کشاند، «نادرست فکرکردن» است، نه «زیاد فکرکردن». چون اگر درست فکر کنید، یعنی سوالات درست بپرسید و در موقعیت مناسب، ممکن است که سال‌ها مشغول یک مسئله باشید، اما عمرتان را تلف نکرده‌اید.

تفکر عمیق به خودی خود ارزش است. چه‌بسا والاترین ارزش. همۀ انواع تفکر لزوماً به راه‌حل، محصول یا تولید چیزی نمی‌انجامند، اما این به معنای آن نیست که چنین عملی بیهوده است. ارسطو می‌گفت هدفِ تفکر نظری رسیدن به «حقیقت» است. ممکن است هیچوقت به آن نرسیم، اما قدم‌برداشتن در این مسیر، هرچه بیشتر، بهتر.

آنچه خواندید مروری است بر مقاله «در دفاع از بیش‌فکری» (In Defence of (Over)Thinking) نوشتۀ دکتر سودهاساتوا گوهاروی (SuddhaSatwa GuhaRoy) که در شمارۀ تابستان ۲۰۲۴ ژورنال فلسفی تینک (Think) منتشر شده است.

پیشنهاد آکادمی حکمت به شما

« » صفحه 1 / 15

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد